تغذیه در دوران های پیش دبستانی و دبستان و بلوغ (1)
به گزارش مجله یک کامپیوتر، عموماً دوره ای را که پس از نوزادی شروع می گردد و تا بلوغ ادامه می یابد،کودکی می گویند. این دوره به لحاظ الگوی رسشد و تغییرات فیزیولوژیکی، غالباً دوره خاموش یا نهفته رشد نامیده می گردد؛ ریرا در این دوره از تغییرات سریع بدنی و فعالیت های فیزیولوژیکی که در سال اول تولد و یا در دوران بلوغ دیده می گردد، خبری نیست. ولی به
تغذیه در دوران های پیش دبستانی و دبستان و بلوغ (1)
عموماً دوره ای را که پس از نوزادی آغاز می شود و تا بلوغ ادامه می یابد،کودکی می گویند. این دوره به لحاظ الگوی رسشد و تغییرات فیزیولوژیکی، غالباً دوره خاموش یا نهفته رشد نامیده می شود؛ ریرا در این دوره از تغییرات سریع بدنی و فعالیت های فیزیولوژیکی که در سال اول تولد و یا در دوران بلوغ دیده می شود، خبری نیست. ولی به طور حتم می توان گفت اهمیتی مشابه با دوره های مورد اشاره دارد، زیرا به رغم کاهش سرعت رشد در دوران یش دبستانی و دبستان، در دیگر حوزه های تکاملی، چون برخوردهای اجتماعی، شناختی و احساسی، تغییرات شگرفی رخ می دهد.
از این رو با توجه به شکل گیری زیرساخت های شخصیتی و هویتی کودک در این مرحله از زندگی، برنامه های غذایی از بعد کمیت و کیفیت نقش بسزایی در فرایند تکامل حوزه های یاد شده خواهند داشت. در این دوره، الگوبرداری کودک از محیط اطراف و خانواده با قوت بیشتر ادامه می یابد و می توان گفت که پایه های سلامتی یا بیماری های مزمن در سنین بزرگسالی و سالمندی در این مرحله شکل می گیرند. بنابراین، در این مرحله شکل دهی صحیح به عادات و الگوهای غذایی دربردارنده تمام احتیاجهای جسمی و ذهنی فرد باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
یک سال اول زندگی وزن انسان سه برابر می شود و رشد قدی هم در مقایسه با زمان تولد 50 ردص افزایش می یابد (ولی دو برابر شدن آن تا سن چهار سالگی به طول می انجامد). این موضوع نمایانگر آن است که پس از این زمان سرعت رشد کندتر شده و تا زمان آغاز دوران بلوغ در سال تنها 3 تا 4 گیلوگرم به وزن و 8-6 سانتیمتر به قد کودک اضافه می شود.
این کندی و وقفه نسبی در فرایند رشد، واکنش های غیراصولی را درخانواده ها برمی انگیزد و متأسفانه بعضی از آنها بدون توجه به عکس العمل های طبیعی کودک در قبال کاهش سرعت رشد، واکنش نشان داد و از ترفندهای غیرلازم و تهدید و تشویق برای افزایش مقدار غذای دریافتی در بچه ها استفاده می نمایند. به طور معمول دیده می شود که والدین کودک تصور صحیحی از شرایط تغذیه کودک خود ندارند و در بعضی موارد علاوه بر ترغیب به خوردن بیش از حد غذا، او را به استفاده از داروهای اشتهاآور، انواع ویتامین ها و مواد معدنی مجبور می سازند و با استفاده از الگوهای ناصحیح غذایی و افزودن انواع ادویه جات، نمک و چربی به غذای کودک، ذائقه کودک را به گونه ای تغذیه می دهند که تمایل به خوردن غذاهای پرچرب و شیرین در او نهادینه می شود. برعکس، بی توجهی و بی مهری به کودک وعدم توجه عاطفی از سوی والدین و اطرافیان، کودک را به سمت پرخوری سوق می دهد. این گونه عوامل و روینمودها به موازت هم باعث می شوند آمار مبتلایان به چاقی و بیماری های گوناگون ناشی از اضافه وزن در میان بچه ها افزایش یابد.
آنالیز های جامعه شناختی نشان می دهند که در ایران و بیشتر کشورهای درحال توسعه، بچه های زیبا وسالم تلقی می شوند که چاق ترند و یا عموماً به علت زیاد درس خواندن، فعالیت فیزیکی کمتری دارند. این نگرش درکنار دیگر عوامل اجتماعی، مانند کم بودن سرانه محیط های ورزشی، اختصاص سهمی ناچیز از سبد عایدی خانوار به ورزش و نرخ بالای رشد جمعیت و زندگی آپارتمان نشینی، باعث شده است که طی بیست سال اخیر تعداد بچه ها مبتلا به چاقی در ایران بیش از سه برابر شود. در حال حاضر، حدود 10 درصد بچه ها شش ساله و 17 درصد نوجوانان پانزده ساله در ایران مبتلا به چاقی مزمن هستند. براساس آمار سازمان بهداشت دنیای، بیش از 22 میلیون کودک زیر پنج سال در دنیا چاق هستند که حدود 17 میلیون از آنها در جوامع درحال توسعه زندگی می نمایند.
بنابراین، تأثیر تبعات صنعتی شدن در نهایت توانسته است با تغییر شرایط زندگی، موجب کاهش فعالیت بچه ها و نوجوانان شود. با توجه به الگوبرداری زیاد بچه ها در این سنین، عوامل محیطی، مانند رفتار غذایی و والدین و اطرافیان و تبلیغ های گسترده از رسانه های گروهی، تأثیر عمده ای در انتخاب غذای کودک و عادات غذایی وی دارند. از این رو با توجه به شرایط خاص زندگی در دوران اخیر که درصد قابل توجهی از مادران شاغل هستند و بچه ها در روز حداقل یک وعده از غذای خود را بیرون از منزل صرف می نمایند،محیط بیرون ازخانه و تأثیر دوستان، الگوهای غذایی کودک را تا حد زیادی دگرگون می نمایند.
یکی از مهم ترین عوامل تغییر عادات غذایی در میان بچه ها، تلویزیون و تبلیغ های اغوا نماینده ای است که کودک در روز مشاهده می نماید. آمار موجود نشان می دهد به طور میانه هر کودکی که به سن نوجوانی می رسد، تقریباً حدود 100 هزار تبلیغ مواد غذایی به وسیله تلویزیون و مجلات می بیند و اغلب این تبلیغات به معرفی محصولات غذایی می پردازند که سرشار از چربی ها و کربوهیدرات های ساده هستند. این مسأله باعث شده تا انتخاب های غذایی تحت تأثیر بمباران های تبلیغاتی تغییرکند و اراده و ذائقه مردم به سمت تولیدات صنعتی و غذاهای آسان و در دسترس که به رغم ظاهری فریبنده، غالباً از لحاظ تغذیه ای مخاطره برانگیزند، سوق داده شود و بعلاوه الگوهای غذایی سنتی جای خود را به عادات غذایی ناصحیح وارداتی و غربی امروزی دهند.
با توجه به شرایط حاکم، از دو منظر می توان پیش بینی هایی ذکر کرد: نخست با توجه به اینکه درصد قابل توجهی از بچه ها چاق، بزرگسالان چاق تری خواهند داشت، انتظار می رود که با ورود این دسته از بچه ها به آن مرحله سنی که احتمال بروز بیماری های قلبی و عروقی، و سرطان، دیابت، پرفشاری خون، نارسایی های کلیوی و غیره در آن بیشتر می شود، شاهد افزایش قابل توجه آمار مبتلایان به این بیماری ها باشیم. دوم با توجه به اینکه در جوامع در حال توسعه بیش از 60 درصد مراجعات به مراکز درمانی مربوط به افراد چاق و عوارض گسترده این معضل قرن است، انتظار می رود در آینده با بروز چنین مسائل بهداشتی، هزینه های هنگفتی به بخش درمان و سازمان های بیمه گر تحمیل شده و بعلاوه با افزایش ساعات غیبت از کار تأثیرات نامناسبی بر فرایند توسعه پایدار گذاشته شود. گفتنی است که هم اکنون در ایران سالانه بیش از 100 هزار میلیارد ریال صرف هزینه های دارو و درمان می شود.
با نگاهی اجمالی به الگوهای غذایی شکل گرفته، می توان گفت آنچه عمدتاً در میان بچه ها محقق شده سیری شکمی است و سیری سلولی به اسم مسأله ای محجور مانده، قربانی مسائل یاد شده است. بچه ها در این سنین باید ذخایر مختلف بدن خود را با مواد مغذی مختلف تکمیل نمایند و با آمادگی کامل به استقبال دوران بلوغ بفرایند. در زمان نه چندان دور با آغاز مرحله پیش بلوغ جهش رشدی ایجاد خواهد شد که احتیاج کودک به مواد مغذی را بسیار افرایش خواهد داد.
چون بچه ها در این سنین در حال یادگیری دروس مختلف هستند، عدم تأمین انرژی و پروتئین کافی و بعلاوه مواد مغذی، علاوه بر ایجاد اختلالات رشدی، منجر به کاهش قدرت یادگیری آنها هم خواهد شد.
عمده ترین مسائل تغذیه ای در کشور، سوءتغذیه پروتئین ـ انرژی (PEM)، کمبود ید، کمبود آهن و کم خونی ناشی از فقر آهن است. کمبود ویتامین A، ویتامین های گروه B (مثل ویتامین B2) و کمبود ویتامین D هم دربچه ها گزارش شده است. کمبود روی هم به علت اینکه فلات ایران در محدوده ای قرار گرفته است که روی در خاک آن کم است، در بعضی از بچه ها دیده می شود. علاوه بر این، چون منابع پروتئینی حیوانی از منابع عمده روی به تعداد می آیند، کمبود این ماده در میان بچه ها خانواده های کم عایدی بیشتر دیده می شود.
این کمبودها باعث خواهند شد که بچه ها مبتلا به سوءتغذیه در آینده نتوانند افرادی مولد و خلاق باشند. تحقیقات نشان می دهند که اگر با اضافه کردن آهن به رژیم غذایی، کاهش کم خونی تا مقدار دوسوم مبتلایان جبران شود، در مدت 7 سال 3/2 میلیارد دلار بهره وری خواهد داشت. تحقیقی که بر روی دانش آموزان کلاس اول ناحیه یک شهر کرمان انجام شد، نشان داد قرص آهن بر تمرکز ذهنی و بهبود قدرت یادگیری مؤثر است.
این تحقیق بعلاوه نشان داد، مصرف آهن باعث کاهش مقدار ابتلا به بیماری ها و بهبود قدرت تمرکز ذهنی بچه ها کم خون می شود؛ به طوری که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات آزمون تمرکز ذهنی گروه درمان شده پیش و پس از مداخله وجود داشت. از این رو با توجه به احتیاج آینده کشور به نیروهای خلاق و مبتکر، خانواده های محترم، به خصوص مادران گرانقدر، باید از همین امروز برای سلامتی و بالندگی بچه ها خود سرمایه گذاری نموده و عوامل تغذیه مطلوب را در کنار دیگر عوامل تأثیرگذار جدی گرفته و فرصت سوزی نفرمایند؛ چرا که با کمترین هزینه بموقع، بالاترین و برترین نتیجه را به دست خواهند آورد.
در چند دهه اخیر در کشورمان تخصیص یارانه های غیر هدفمند به محصولات غذایی ای چون روغن، برنج، شکر و دیگر درشت مغذی ها، ضمن بر هم زدن الگوهای غذایی سنتی، شیوع چاقی و بسیاری دیگر از مسائل تغذیه ای را در پی داشته است.
بنابراین، همان طور که گفته شد، این مسأله و با توجه به الگوپذیری بچه ها از برنامه غذایی خانواده، توانسته است عادات غذایی ناصحیحی در آنان ایجاد کند. ولی خوشبختانه در سال های اخیر به همت مراجع ذیربط و علمی کشور، مطالعات جامعی در خصوص آنالیز وضع تغذیه کشور اجرا شده و برنامه های مداخله ای چون واکسیناسیون، پایش رشد و غنی سازی مواد غذایی و توزیع شیر رایگان در مدارس کشور در حال اجراست که از آثار سیاستگذاری های صحیح به تعداد می فرایند.
ولی با وجود تمام این اقدامات، هنوز استفاده از کارت پایش رشد چندان جدی گرفته نمی شود.
در ادامه، توصیه های کوتاه در خصوص نحوه تغذیه بچه ها ارائه می شود که می تواند در سطح خانوار، راهگشای مسائل تغذیه ای بچه ها باشد.
دوران پیش دبستانی اغلب دوران دشواری برای والدین است؛ چرا که آنها نگران کاهش اشتهای کودک خود هستند. اما باید به خاطر داشت که جدال بر سر غذا خوراندن به کودک، جدالی بی حاصل است. هیچ کودکی را نمی توان به زور وادار به غذاخوردن کرد. کافی است پدر و مادر به خاطر داشته باشند که این دوره بخشی از سیر تکاملی کودک بوده و گذراست. به علاوه آنان هنوز هم می توانند انواع غذاها را به کودک عرضه نمایند و قادرند محدودیت هایی برای رفتارها و عادات غلط تغذیه ای او قائل شوند. آنچه باید به اسم یک نکته مهم در نظر داشت، این است که در این مرحله از دوران زندگی، ایجاد تنوع غذایی و بعلاوه تهیه مواد غذایی مغذی و سالم برای کودک برترین راه تأمین احتیاجهای تغذیه ای او خواهد بود و توسل به زور و اجبار نه تنها فایده ای نخواهد داشت، بلکه باعث خواهد شد که کودک از غذا نخوردن به اسم حربه ای برای مقابله با والدین خود استفاده کند. بچه ها پیش دبستانی اشتهای متغیری دارند و حجم معده آنها هم کم است. بنابراین بهتر است غذای آنها را در حجم کم، اما در وعده ای مکرر در طول روز تهیه نمود. به عبارت دیگر، کودک پیش دبستانی به جز وعده های اصلی غذا احتیاج به میان وعده ها هم دارد. این میان وعده ها باید حاوی مواد مغذی باشند و از نظر زمانی طوری به کودک داده شوند که درعین یاری به دریافت کامل مواد غذایی روزانه، باعث بی اشتهایی و اختلال در صرف وعده های اصلی غذا نشوند. مقدار وعده های غذایی ممکن است به نظر بالغین کم و ناکافی باشد. اما باید دانست اگر کودک از یک یا دو نمونه غذایی که از همه گروه های غذایی تهیه شده حداقل یک قاشق غذاخوری به ازای هر سال سن خود مصرف کند، مناسب است و اگر اشتهای بیشتری دارد، می توان مقدار بیشتری به اوغذا داد. بیشتر بچه ها دراین سن چهار تا شش بار در روز غذا می خورند. میان وعده های سالم و بی ضرر عبارتند از: میوه های تازه، نان و پنیر، سبزی های خام و پخته، شیر و آبمیوه ها، میوه های فصل، آجیل های شور و شیرین. در بچه ها پیش دبستانی، به جز طعم غذا عوامل دیگری هم در پذیرش غذا از سوی کودک نقش دارند. آنان در این سن دوست ندارند غذاهای مختلف را در ظرف غذایشان بریزند و با هم مخلوط نمایند. بعلاوه بیشتر تمایل دارند غذا ولرم باشد. غذاهای خیلی سرد یا خیلی گرم را نمی پسندند. بسیاری از غذاها به علت بو و نه طعم شان، پذیرفته نمی شوند. بچه ها اغلب دوست دارند طعم غذا ملایم باشد، نه ترش و تند. بعضی بچه ها کم سن در انتخاب آنچه می خواهند بخورند، بسیار سختگیر هستند و ممکن است فقط طیف محدودی از غذاها را بخورند. برای بعضی والدین هم آسان تر است غذاهایی را که کودک دوست دارد، به او بدهند. به این ترتیب، به علت عدم تنوع غذایی کامل وعدم تأمین مواد مغذی مهم و یکنواختی مواد دریافتی، کودک دچار بدغذایی و سوءتغذیه می شود. بعضی مادران هم برعکس گروه اول، نسبت به آنچه بچه ها می خورند یا نمی خورند، بسیار حساسند و بیشتراً تصوری غیرواقعی از آنچه کودک باید بخورد، دارند و وقتی کودک از خوردن غذا به مقدار مورد انتظار آنان امتناع می نماید، به او اصرار می نمایند که این عمل باعث مقاومت کودک در برابر غذاخوردن خواهد شد و در تمام دوران زندگی خود از خوردن آن غذا خودداری خواهد نمود.
البته در خصوص بچه های که تأخیر رشد قدی ووزنی دارند، با اجرای چند توصیه ساده می توان به مغذی کردن غذای دریافتی بچه ها اقدام کرد.
روش های مغذی کردن
در صورت عدم رغبت بچه ها به خوردن گوشت، می توان گوشت های قرمز یا مرغ و ماهی را به صورت چرخ نموده یا پوره شده به غذای مورد علاقه کودک افزود. چون بچه ها غذاهای انگشتی را بهتر می پذیرند، می توان غذاهای مختلف را به صورت کوکو، شامی، کتلت یا همبرگر خانگی تهیه نمود. در صورت اضافه کردن نخود، لوبیا و عدس ـ که کاملاً پخته و له شده باشندـ به سوپ، آش و خورش، ارزش غذایی آنها افزون تر و مقدار انرژی دریافتی کودک بیشتر می شود. در صورت عدم تمایل به تخم مرغ که یکی از منابع خوب پروتئین است، می توان با رنده کردن تخم مرغ آب پز داخل سوپ و یا مخلوط کردن آن با پوره سیب زمینی، غذای مناسب و ارزشمندی تهیه نمود. می توان با اضافه کردن سبزیجات برگی مثل جعفری، گشهم، اسفناج و یا هر نوع سبزی که در دسترس می باشد، به سوپ و آش و خورش تنوع داد. سبزیجات نارنجی رنگ مثل هویج و کدو حلوایی ضمن داشتن ترکیبات بسیار ارزشمند، از منابع خوب پیش ساز ویتامین A هم می باشند. روش دیگر برای غنی سازی مواد غذایی بچه ها، استفاده از آرد غلات جوانه زده یا حبوبات پوست کنده و آسیاب شده همراه با عصاره قلم می باشد که به ارزش پروتئینی و تراکم انرژی یاری می نماید.توصیه هایی برای افزایش اشتها و رغبت بچه ها
01 ایجاد محیط شاد و لذتبخش هنگام صرف غذا02 استفاده از رنگ های گرم مثل قرمز و نارنجی برای سفره و ظروف غذا و حذف رنگ های آبی و سبز.
03 صرف غذا به همراه خانواده در یک محیط پر نور و روشن.
04 رعایت تنوع در تهیه غذا و استفاده از چهار گروه اصلی مثل نان وغلات، سبزی ها و میوه جات، شیر و لبنیات، انواع گوشت های سفید و قرمز، تخم مرغ و حبوبات و دانه ها و مغزها در وعده های غذایی روزانه
05 کاهش مقدار نمک و استفاده از نمک یددار
06 عدم استفاده از بستنی، شیرینی و تنقلات به اسم جایزه
07 توجه به خواب زود هنگام شبانه، خوردن حتمی صبحانه و فراهم آوردن زمینه فعالیت و بازی در فضاهای باز و فاقد آلودگی
08 افزودن میان وعده های نیمروز، عصرانه و قبل از خواب به وعده های صبحانه، نهار و شام
09 عدم حذف فوری غذاهایی که کودک رغبتی به خوردن آنها نشان نمی دهد و تکرار همین غذا در فرصت های دیگر در کنار غذاهای مورد علاقه کودک
010 کارهایی مانند التماس، انحراف فکر، پاداش، تهدید، اجبار و تن دادن به کودک سالاری، هیچ اثرمثبتی در بهبود شرایط تغذیه کودک نداشته و وضع را بدتر می نماید.
منبع:ماهنامه تغذیه - ش 85
/خ
منبع: راسخون