اصیل ترین جشنواره ها برخاسته از حافظه جمعی شهرند، شرایط ناخوشایند ایران در شاخص های شادکامی
به گزارش مجله یک کامپیوتر، به گزارش خبرنگاران ، الهه شمس: کتاب جشنواره ها و زندگی شهری؛ بازخوانی و نقد تجربه جشنواره های نورورزی ارزیابی کیفی رویداهایی است که در آنها شهر ها را آذین می بندند و با رنگ و موسیقی و پایکوبی به استقبال این برنامه ها می فرایند. نویسنده معتقد است برای ارتقای معیارها و اهداف برنامه هایی از این دست، باید از یک سو به مفاهیم و عناصر بنیادین دخیل در چنین جشنوراه هایی نظر داشته باشیم و از سوی دیگر بکوشیم با رجوع به ادبیات موضوع در سطح جهانی و مرور تجربه های بین المللی چشم انداز مخصوص به خودمان را تدقیق نموده و بپرورانیم.
با توجه به اهمیت موضوع و اینکه جشنواره های شهری هم به احتیاج شهروندان برای تجربه جمعی شادمانی، فراغت، خلاقیت و خودمختاری پاسخ می دهد و هم می تواند نقش چشمگیری در رونق اقتصاد و نام و نشان شهرها بازی کند به سراغ نسترن صارمی نویسنده این کتاب رفتیم تا پیشنهادهای او را برای سیاست گذاری کارامد و همه شمول تر در برگزاری جشنواره های شهری جویا شویم. در ادامه مشروح این گفت وگو را می خوانید:
سوال اولم از شما این است که چه شد که جشنواره و موضوعات مرتبط با برگزاری جشن ها و رویدادها را موضوع پژوهش خود قرار دادید و با توجه به اینکه جشنواره ها در بسیاری از رشته های علمی مورد توجه قرار می گیرد شما از چه منظری این موضوع را در کتاب خود مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اید؟
مسئله شادمانی جمعی و دسترسی همگانی به امکان دسترسی به رویدادهای فرهنگی و همین طور تجربه های شهری خلاق و آزادانه همیشه دغدغه من بوده اند. با این حال کمتر زمانی فرصت آنالیز میدانی و مفصل این موضوع برایم پیش آمده بود. تا آنکه پژوهشی از طرف معاونت اجتماعی شهرداری تهران به من پیشنهاد شد تا رویدادهای جشنوارهای شهر را ارزیابی کنم. آنچه در این کتاب آمده حاصل این پژوهش بوده است.
اساسا مفهوم شادمانی چیست؟ آیا این مفهوم برای انسجام اجتماعی یک ضرورت محسوب می گردد؟ اگر بله، چرا؟
فضاهای عمومی و شهری ما از فقدان شادمانی جمعی و امکان بروز خلاقیت رنج می برند. بسیاری گمان می نمایند که شادمانی یک احتیاج فرعی و ثانویه است و تا زمانی که حداقل های زندگی تأمین نشده باشد، صحبت کردن از آن تزیینی است و مبنایی ندارد. به همین خاطر در این پژوهش تلاش کردم مفهوم شادکامی و شادمانی را دقیق تر بکاوم و نسبت آن با رفاه، برخورداری، اطمینان از آینده و احساس آزادی عمل افراد را به بحث بگذارم. شادکامی، طبق مطالعات و پایش های جهانی بر حسب چند شاخص اصلی سنجیده می شوند: اول، رفاه و برخورداری، دوم، مشارکت، یعنی اینکه چه میزان شهروندان در تصمیم گیری در سطوح مختلف زندگی اجتماعیشان به بازی گرفته می شوند. و سوم، خودمختاری، یعنی شهروندان چه میزان آزادی عمل دارند و می توانند مطابق ایدئال هایشان در تحقق توانمندی هایشان فعالانه تلاش نمایند. در هر سه شاخص اصلی، شرایط ما شرایط خوشایندی نیست. رفاه عمومی به محاق رفته و آزادی عمل نیز ناچیز است. تشریح این شرایط نقطه عزیمت من برای آنالیز رویدادهای شهری تهران بوده است. درواقع تلاش بر آن بوده که ببینیم رویدادهای شهری کم شماری که در تهران برگزار می شوند چه اندازه به این سه شاخص پاسخ می دهند و چطور می گردد اندکی این راستا را هموارتر کرد.
آیا به نظر شما ما به جشنوازه سازی در فضای شهری احتیاج داریم؟ چرا؟
جشنواره سازی فضای شهری به معنای بوجود آوردن امکان برگزاری رویدادهای همگانی فرهنگی، فراغتی و سرخوشانه برای ساکنان شهر است. ما در شهری زندگی می کنیم که بسیاری از ساکنان آن از پس تأمین هزینه های رفتن به سینما، کنسرت و دیگر تفریحات فرهنگی برنمی آیند. از طرف دیگر، فضای شهری محدود به کارنمودهایی چون رفت وآمد، حمل ونقل و کسب وکار مانده و شهروندان کمتر در فضای شهری نوعی از گردهمایی سبکبارانه و خلاق را تجربه می نمایند. در چنین شرایطی فضای شهری خموده خواهد بود و دعوت نمایندگی خود را از دست خواهد داد. به علاوه، حس پیوند و انسجام اجتماعی نیز به حداقل خواهد رسید. در نتیجه، جشنواره سازی فضای شهری و ایجاد امکان بهره گیری عموم از رویدادهای فرهنگی، هنری و تجربی می تواند یکی از راه های غلبه بر نابرابری ها و احساس طردشدگی روز افزون شهروندان در فضای شهری باشد، خصوصا گروه های اجتماعی که بدلیل صندلی طبقاتی، جنسیتی، قومیتی یا نژادی حس عدم تعلق یا فقدان همبستگی را تجربه نموده اند.
به عقیده شما جشنواره ها می توانند بر فضای شهر تاثیر بگذارند؟ چگونه؟
جشنواره ها تأثیرات گوناگونی بر فضای شهر دارند، هم کوتاه مدت و هم بلند مدت. تأثیرات کوتاه مدتشان بوجود آوردن امکان تجربه های متفاوت در شهر است؛ تجربه هایی که از روال روزمره برای مدتی کوتاه فاصله می گیرد و امکان هایی را در شهر فعال می نماید که می توانند سرمایه های اجتماعی تازه خلق نمایند، گروه های مدنی و هنری تازه پا بگیرند و گروه های اجتماعی مختلف بتوانند فعالیت های مورد علاقه خود را در شهر در کنار یکدیگر به آزمون بگذارند. آثار بلند مدت جشنواره ها می تواند بر حس مشترک عمومی شهروندان نسبت به شهرشان باشد؛ یا تصویری که از آن شهر در اذهان ساخته می گردد، می تواند زیرساخت هایی باشد که برای برگزاری یک جشنواره تدارک دیده می گردد و در ادامه در اختیار ساکنان شهر باقی می ماند. جشنواره ها می توانند فرصت های شغلی ایجاد نمایند یا فرهنگ ها و آیین های تازه خلق نمایند. پدیده ای که می تواند همزمان جزوی از سرمایه نمادین، اجتماعی و مالی یک شهر باشد.
خصلت ها و ظرفیت های فرهنگی یک شهر چه نقشی در کیفیت تماتیک و اجرایی جشنواره ها دارند؟
جشنواره ها رویدادهایی هستند متناسب با فضا، فرهنگ، بستر اجتماعی و امکان های متناظر با آنها. به عنوان مثال، گروه های اجتماعی، قومی، نژادی و خرده فرهنگی ساکن شهر هر یک می توانند مضمون یا خصلت یگانه خود را با دیگر ساکنان شهر به اشتراک بگذارند. تاریخچه و پیشینه شهر، ویژگی های جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی آن هر یک به نوبه خود معین نماینده نوع رویدادهای مناسب با هر شهری است. به عنوان مثال، شهرهای شمالی یا جنوبی ایران، هریک به تناسب خصایل بومیشان جشنواره های فرهنگی-آیینی خاص خود را داشته اند. با این حال نباید به سنت های آیینی اکتفا کرد. جوانی، خرده فرهنگ ها، سبک زندگی ها و هنرهای جدید را نیز باید به رسمیت شناخت و عموم مردم را از آشنایی و معاشرت با آن بهره مند کرد. در چنین شرایطی رویدادهای شهری می توانند همزمان حس مشارکت عمومی، تعلق و شمول را در ساکنان شهروند بوجود بیاورند. احساسی که البته تنها از راه آزاد گذاشتن گروه های مختلف و برنامه ریزی از پایین به بالای رویدادها فراهم خواهد شد.
مفاهیم و عناصر بنیادین دخیل در جشنواره های بین المللی چیست و چه تفاوت ها و شباهت هایی با همین مفاهیم در جشنوراه های ملی دارد؟
جشنواره های بین المللی عموما در شهرهایی برگزار می شوند که شهرهای جهانی به شمار می آیند. سابقه طولانی در برگزاری رویداد دارند و گروه های حرف های، نیمه حرفه ای و تازه کار را به شکلی کمابیش متوازن در برگزاری آن دخیل می نمایند. به علاوه، عموما رویکرد چنین جشنواره هایی تبلیغ چندفرهنگ گرایی، جهانی شدن و در عین حال عرضه و بازتاب فرهنگ های محلی است. پیش شرط امکان برگزاری چنین جشنواره ایی خودمختاری، خودنظارت گری فرهنگ، و پناتسیل مالی بالای آنها در تأمین هزینه ها و همینطور کسب درآمد است. جشنواره های ملی نیز عموما به قصد برندسازی شهرها یا کشورها و بهره گیری از اقتصاد فرهنگی و همینطور ایجاد حس انسجام و هویت ملی برگزار می شوند. اما اصیل ترین جشنواره ها جشن های مردمی، کارناوال ها و رویدادهایی هستند که نه بر گرد نهاد سرمایه که برخاسته از حافظه جمعی شهرها هستند یا به قصد تخیل جهانی آزادتر و برابرتر و بدست گروه های مردمی خلاق شکل و سازمان گرفته اند. تا آنجا که به ایران مربوط می گردد، مهمتر از هر چیز، پیشگام شدن حکمرانی شهری در تأمین زیرساخت های جشنواره ای از یک سو است، و عقب نشستن عقب نشینی دولت و نهادهای حاکمیتی در بخش حیات مدنی شهری به نفع پویایی و خودگردانی اجتماعی. چرا که بدون آزادی عمل و امکان کار جمعی آزادانه، نه جشنواره ممکن خواهد بود و نه شادکامی.
کتاب جشنواره ها و زندگی شهری؛ بازخوانی و نقد تجربه جشنواره های نورورزی از سوی انتشارات همشهری در 124 صفحه و با قیمت 35000 تومان راهی بازار نشر شده است.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایرانpariha.com: پریها مجله گردشگری، خبری، موفقیت، آشپزی و سرگرمی میباشد.