15 کارگردان آسیایی که در جشنواره کن درخشیدند
به گزارش مجله یک کامپیوتر، به زعم بسیاری از منتقدان، جشنواره کن فرانسه مهم ترین و بااعتبارترین جشنواره سینمایی در جهان است. جشنواره کن از دهه 40 میلادی هر سال برگزار شده و همین قدمت 74 ساله گواهی بر اعتبار و اهمیتش است. هر ساله سینماگران زیادی از سراسر جهان فرصت مناسبی برای عرضه و اکران اثرشان دارند و می دانند اگر فیلمشان در جشنواره کن دیده گردد، تمام جهان در انتظار فیلمشان خواهند نشست. در این میان کارگردانان آسیایی در طول چند دهه اخیر توانسته اند در جشنواره کن بدرخشند و آثاری جهانی خلق نمایند. نگاه مردم مشرق زمین به زندگی و دغدغه های اجتماعی آنان که گاه حالتی معناگرایانه به خود می گیرد، همیشه برای مدیران و هیأت داوران مجذوب کننده و باارزش بوده و به همین دلیل فیلم های آسیایی معمولا در جشنواره کن خوش درخشیده اند. در ادامه نگاهی به کارگردان های آسیایی داریم که در سه دهه اخیر توانسته اند در جشنواره کن خوش بدرخشند و نامشان را در تاریخ سینما ماندگار نمایند.
1. کارگردان: بونگ جون هو
- فیلم: انگل (Parasite)
- کشور: کره جنوبی
- سال درخشش: 2019
بونگ جون هو در کره جنوبی کارگردان شناخته شده ای بود اما هنوز مردم جهان خیلی با آثارش آشنا نداشتند. پیش از انگل چند فیلم پرفروش در کشورش داشت ولی هنوز نتوانسته بود در سطح جهانی فیلمی بسازد که چشم ها را به خود خیره کند. برای جون هو همه چیز از سال 2019 تغییر کرد و او با درخشش در جشنواره فیلم کن، به کارگردانی جهانی تبدیل شد که دیگر همه جهان او را می شناسند.
کارگردان انگل جایزه نخل طلا را برای خود کرد و پس از آن سیر پیروزیت هایش در جشنواره های مختلف به راه افتاد. انگل به واسطه جایزه های مختلفی که از جشنواره های معتبر کسب کرد، مهمترین فیلم سال 2019 بود و بسیاری از مردم جهان در آن سال این فیلم را دیدن کردند.
انگل یک فیلم خوش ساخت با داستان و درامی گیرا و مجذوب نماینده است که تا آخرین لحظه از ریتم نمی افتاد و دیدنگر را در پی خود می کشاند. بعلاوه کارگردان نگاهی جامعه شناسانه در فیلم دارد و به بحث اختلاف طبقاتی در کشورش می پردازد و با هنرمندی تفاوت سبک زندگی میان فقرا و ثروتمندان را نشان می دهد.
حالا دیگر نام بونگ جون هو در سطح جهان شناخته شده است و بسیاری او را می شناسند. نام برترین فیلم جشنواره کن، نام خیلی عظیمی است که نصیب جون هو شد و او را در راستا تازه ای از فیلم سازی قرار داد.
2. کارگردان: نادین لبکی
- فیلم: کفرناحوم (Capharnaüm)
- کشور: لبنان
- سال درخشش: 2018
سال 2018 سال خوبی برای فیلم سازان آسیایی در کن بود. بیش از پنج فیلم از آسیا در بخش اصلی جشنواره حضور داشتند که یک رکورد به شمار میرود. در بین این فیلم ها یک فیلم برنده نخل طلا شد و یک فیلم دیگر جایزه هیأت داوران را مال خود کرد که آن فیلم کفرناحوم از لبنان بود.
کفرناحوم هنگام اکران با تحسین بسیار زیاد منتقدان و دیدنگران روبه رو شد و آن ها یکی از متفاوت ترین فیلم های چند سال اخیر جشنواره را با موضوعی حساس درباره زندگی، فقر و تولد فرزندان شاهد بودند. لبکی در فیلم سراسر احساسی اش، با زبانی ساده به یکی از پیچیده ترین موضوعات بشری می پردازد و این گزاره را در فکر دیدنگر می گذارد که آیا تولد یک انسان دیگر در سخت ترین شرایط زندگی جایز است؟ کفرناحوم در انتها علامت سوال های زیادی را در فکر مخاطبش جا می گذارد و او را متوجه بعدی جدی از زیست انسانی می نماید.
این فیلم لبنانی نشان داد کارگردانان آسیایی چه نگاه عمیق و ژرفی به مسائل زندگی دارند و به خاطر زندگی در شرایط سخت و مبارزه با چالش های مختلف، از مسائلی حرف می زنند که برای کشورهای اروپایی تازگی دارد. شاید اگر کفرناحوم رقیبی چون سارقان فروشگاه نداشت، می توانست نخل طلا را ببرد اما همین حضور در جشنواره سبب دیده شدن فیلم در جهان شد. لبکی پس از درخشش در جشنواره کن، در سال 2019 رییس هیات داوران بخش اصلی جشنواره شد که اتفافی بسیار مهم برای این فیلم ساز به تعداد می رود.
3. کارگردان: هیروکازو کورئیدا
- فیلم: سارقان فروشگاه (Shoplifters)
- کشور: ژاپن
- سال درخشش: 2018
کورئیدا پیش از سارقان فروشگاه، یک بار دیگر با فیلم پسر کو ندارد از پدر در جشنواره کن درخشیده و در دو بخش اصلی و هیأت داوران، نامزد دریافت جایزه شده بود. او پس از پنج سال از آن فیلم، با فیلمی منسجم تر در داستان و پخته تر در کارگردانی پا به جشنواره گذاشت و این بار توانست داوران را برای بردن نخل طلا قانع کند.
سارقان فروشگاه درباره خانواده ای سارق با نام خانوادگی شیباتا است که کودکی را در خیابان پیدا می نمایند و سرپرستی او را به عهده می گیرند و راه های سارقی را به او می آموزند ولی مدتی پس از ورود این دختربچه به جمع خانواده، روابطشان با یکدیگر، دچار چالش اساسی می شود. سارقان فروشگاه در ظاهر درباره سارقی های یک خانواده از فروشگاه ها حرف می زند اما در اصل در حال بیان مسائل خانواده های ژاپنی است. فیلم ساز در فیلمش در حال هشدار دادن بابت از دست رفتن ارزش های سنتی جامعه و فروپاشی خانواده ها در یک جهانی مدرن است.
کورئیدا فیلم ساز مولفی است که سبک و روش خودش را در فیلم سازی دارد و هر چه پیش می رود آثارش کامل تر و دیدنیی تر می شود. نگاه جامعه نگر کورئیدا به مسائل از نقاط قوت فیلم سازی اش به تعداد می رود و همین عامل مجذوب نمایندهیت آثارش را دوچندان می نماید.
4. کارگردان: اصغر فرهادی
- فیلم: فروشنده (The Salesman)
- کشور: ایران
- سال درخشش: 2016
اصغر فرهادی را باید یکی از کارگردانان پرآوازه آسیایی بدانیم که فیلم هایش مخاطبان زیادی در جهان دارد. فرهادی در طول سال های فعالیتش توانسته خودش را به نام فیلم سازی درجه یک و توانا به جهان معرفی کند و حالا دیگر نام فرهادی می تواند عاملی جهت جذب مخاطب باشد.
فرهادی قبل از فروشنده، یک بار با گذشته نامزد دریافت نخل طلا شده بود و این بار با فیلمی از زادگاهش آمده بود تا دومین نخل طلای سینمای ایران را کسب کند. فروشنده هنگام اکران با واکنش های خوبی از سوی دیدنگران روبه رو شد و تا آخرین لحظه امکان بردن نخل طلا را داشت اما در نهایت رقابت را به کن لوچ، کارگردان باسابقه انگلیسی باخت.
با این حال این فیلم ساز ایرانی از شصت و نهمین جشنواره کن دست خالی بیرون نیامد و توانست دو جایزه برترین فیلم نامه و برترین بازیگر مرد را به ایران بیاورد. فروشنده از داستانی کوبنده و عمیق برخوردار است و به خوبی می تواند مخاطبش را درگیر فیلم کند. تعلیق فیلم های فرهادی دیدنگر را تا عمق داستان می برد و ناگهان در انتها مخاطب را شگفت زده می نماید. ضمن اینکه فرهادی همیشه رگه هایی از نگاه جامعه شناسانه را در فیلم هایش دارد و این بار هم شاهد نقدهایی جامعه شناختی در فروشنده بودیم تا دیدنگر در لایه های زیرین فیلم، جذب مسائل دیگری شود.
فرهادی سال جاری با فیلم قهرمان در جشنواره حضور دارد و یکی از شانس های دریافت نخل طلا محسوب می شود. اگر فرهادی فرایند فیلم سازی اش را همینطور با دقت و هوشمندی ادامه دهد برای سال های آینده می تواند همانند لبکی رییس هیأت داوران جشنواره کن شود.
5. کارگردان: کیم کی دوک
- فیلم: آریرانگ (Arirang)
- کشور: کره جنوبی
- سال درخشش: 2012
متأسفانه سال گذشته کیم کی دوک یکی از سرشناس ترین کارگردانان قاره آسیا به خاطر ابتلا به بیماری کرونا در 60 سالگی از جهان رفت. کیم کی دوک امروز در این جهان نیست ولی گنجینه ای ارزشمند از فیلم هایش را برایمان به یادگار گذاشته است. کیم کی دوک از نسل اول کارگردانان موج نو سینمای کره جنوبی بود که فیلم های شاخصی مثل جزیره، نشانی ناشناخته، گارد ساحلی، بهار، تابستان، پاییز، زمستان… و بهار و آریرانگ را در کارنامه اش دارد.
کی دوک سابقه زیادی در جشنواره های معتبر جهانی دارد و نمی توان فقط به یک فیلم او در یک سال خاص اکتفا کرد. کی دوک چندین دوره در جشنواره کن حضور داشته که یکی از این حضورها به فیلم نفس در سال 2007 برمی شود. کی دوک بعلاوه در سال 2012 با فیلم آریرانگ جایزه برترین فیلم نوعی نگاه جشنواره کن در سال 2012 را گرفت. آریرانگ سلف پرتره ای است درباره خود کیم کی دوک و روز هایی که با مردم و منتقدان و رسانه های کره قهر نموده بود و خود را به نقطه ای پرت و کوهستانی در حاشیه شهر تبعید نموده بود و بدون هیچ امکاناتی سه سال در یک غار زندگی کرد.
سینمای کیم کی دوک با ارایه ی تصاویر مجذوب نماینده و خلق داستان های بدون دیالوگ یا کم دیالوگ شناخته می شود و این جنس از سینمایش هواداران خودش را در جهان دارد. کی دوک را با سبک خاص فیلم سازی اش باید مشهورترین سینماگر کره جنوبی در سال های اخیر دانست که فیلم هایش معمولا جوایز زیادی از جشنواره های جهانی برده اند. شاید اگر امروز زنده بود، شاهد حضور او در جشنواره کن سال جاری بودیم.
6. کارگردان: اپیجاتپونگ ویراستاکول
- فیلم: عمو بونمی که زندگی های گذشته اش را به یاد می آورد (Uncle Boonmee Who Can Recall His Past Lives)
- کشور: تایلند
- سال درخشش: 2010
اینکه نام کشوری مثل تایلند در فهرست کشورهای آسیایی صاحب نام در جشنواره کن بیاید کمی عجیب است. چون معمولا از شرق آسیا فیلم سازان چین، کره جنوبی و ژاپن با فیلم هایشان به بالاترین سطح در جهان می رسند و می درخشند. اما این بار از کشور تایلند کارگردانی به نام ویراستاکول توانست با فیلم خاص و جالبش جایزه نخل طلا را ببرد. عمو بونمی که زندگی های گذشته اش را به یاد می آورد با الهام از کتاب یک راهب بودایی نوشته شده که در کتابش از زندگی قبلی یا همان تناسخ افراد نوشته است. فیلم ویراستاکول فیلمی است میان واقعیت، اوهام، خیال و مدام میان جهانی واقعی و جهانی ارواح در حرکت است.
فیلم با ساختار متفاوت و داستان خاصش در جشنواره کن بسیار جلب توجه کرد و یکی از فیلم های عجیب تاریخ کن شد. فیلم به هیچ نام یک داستان منسجم با یک انتها بندی تعیین ندارد و کارگردان ساختار متفاوتی را برای فیلمش انتخاب نموده است. در این فیلم ما منظره ها بکر و زیبایی را می بینیم که بیشتر زمان فیلم در آنجا می گذرد. ویراستاکول توانست با فیلم مجذوب نمایندهش یکی از مهم ترین نام های سینمایی را برای کشورش به ارمغان بیاورد. احتمالا تایلندی ها دوباره باید سال ها صبر نمایند تا کسی مثل ویراستاکول پیدا شود و با فیلمش بتواند چشم سینمادوستان را خیره کند.
7. کارگردان: پارک چان ووک
- فیلم: اولدبوی (Oldboy)
- کشور: کره جنوبی
- سال درخشش: 2004
بیشتر سینمادوستان پارک چان ووک را به فیلم اولدبوی می شناسند. این فیلم یکی از سه گانه های چان ووک به نام انتقام است که بسیار دیده شد و تحسین شد. این فیلم در سال 2004 جایزه عظیم جشنواره کن را از آنِ خود کرد و با تحسین رییس هیأت داوران جشنواره، کوئنتین تارانتینو، روبرو شد.
اولدبوی به غایت فیلم عجیب و غریبی است که دیدنگرش را هنگام دیدن در بهت فرو می برد. منتقدان فیلم چان ووک را یک فیلم پست مدرن می دانند که غافلگیری و شوکه کردن مخاطب در آن در اولویت واقع شده است. داستان فیلم درباره شخصی به نام دائه سو است که مدت 15 سالی که در زندان به سر می برد را به نوشتن نام تمام کسانی که ممکن است به آنها بدی نموده باشند اختصاص می دهد و در انتها با چندین دفترچه پر از نام آزاد می شود. پس حالا زمان گرفتن انتقام است و فیلم از اینجا به بعد ضربات کوبنده اش را آغاز می نماید.
فیلم چان ووک را باید یکی از فیلم های خاص تاریخ سینما و یکی از فیلم های محبوب سینمادوستان دانست. فیلم اگرچه کمی نماید آغاز می شود ولی در ادامه با ریتمی عالی پیش می رود و با هر صحنه مخاطبش را متحیر می نماید. دقیقا به خاطر همین ساخت خلاقانه و هنرمندانه تارانتینو با آن سابقه درخشان فیلم سازی این گونه به تحسین فیلم پرداخت.
8. کارگردان: دوارد یانگ
- فیلم: یی یی (Yi Yi)
- کشور: تایوان
- سال درخشش: 2000
ادوارد یانگ خیلی زود و در 59 سالگی از جهان رفت تا حسرتی عمیق را در دل سینمادوستان بنشاند. فیلم او به نام یی یی در جشنواره کن بسیار جلب توجه کرد و خبر از کارگردانی خلاق و سینمابلد داد. او در سال 2000 جایزه برترین کارگردانی را از جشنواره کن برد تا نشان دهد چه فیلم ساز توانا و زبردستی است.
پس از دیدنی آخرین فیلم یانگ از کارگردانی دقیق و خوش ذوقی او لذت می بریم. یی یی پختگی و قوامِ ، در نماهایی که کارگردانی شده بسیار پخته عمل کرد و ظرافت و واقع گرایی را به خوبی از بازی بازیگرانش به دیدنگران فیلمش منتقل می نماید. ایده های بصری و مضمونی فیلم، مخاطب را به هیجان می آورد و نشان می دهد یک فیلم ساز زبردست پشت دوربین نهاده شده است و با هنرمندی تک تک نماها را کارگردانی می نماید.
حیف عاشقان سینما خیلی زود یانگ را در سال 2007 از دست دادند تا دیگر چشمشان به یکی از شاهکارهای سینمایی او نیفتد. اگر یانگ زنده می ماند با این سبک فیلم سازی می توانست برای سال های آینده نخل طلا را مال خود کند ولی افسوس اجل فرصت انجام چنین کاری را به او نداد.
9. کارگردان: عباس کیارستمی
- فیلم: طعم گیلاس (Taste of Cherry)
- کشور: ایران
- سال درخشش: 1997
سال 1997 سال خوبی برای سینمای ایران و آسیا بود. در این سال دو فیلم آسیایی به طور مشترک جایزه نخل طلا را بردند که افتخار عظیم برای کشورشان بود. عباس کیارستمی، کارگردان دوست داشتنی سینمای ایران با آن نگاه تیزبینانه به زندگی و درک والایش از زیستن، با فیلم طعم گیلاس توانست نام ایران را در جشنواره کن مطرح کند و اولین نخل طلای سینمای ایران را به دست بیاورد.
کیارستمی با سبک واقع گرایانه اش مخاطبان فیلمش را به درون یک زندگی یک انسان تنها و ناامید از زندگی می برد که فرایند خودکشی اش ناکام مانده و کوشش هایش برای گرفتن جانش، بی ثمر است. فیلم در نگاه اول درباره مرگ است ولی دیالوگ های هنرمندانه کیارستمی که از زبان نابازیگرهای و آدم هایی معمولی در فیلم بیرون می آید سرشار از امید و زندگی است.
فیلم تحسین های بسیاری از سرشناس ترین منتقدان گرفت و بسیاری قدرت فیلم سازی کیارستمی و نگاه جزئی نگرش به وقایع زندگی را ستودند. مجله تایم در سال 2009 طعم گیلاس را به نام یکی از 10 فیلم برتر تاریخ جشنواره کن نامید و هنوز این فیلم در نهایت سادگی حرف های زیادی برای گفتن دارد.
10. کارگردان: شوهی ایمامورا
- فیلم: مارماهی (Eel)
- کشور: ژاپن
- سال درخشش: 1997
ایمامورا نخستین کارگردان ژاپنی است که توانسته دو جایزه نخل طلا را برنده شود. او برای اولین بار در سال 1983 برای فیلم قصیده نارایاما پیروز به کسب نخل طلای جشنواره فیلم کن شد و سپس در سال 1997 با فیلم مارماهی یک بار دیگر این جایزه را به طور مشترک با فیلم طعم گیلاس ساخته عباس کیارستمی به دست آورد.
ایممورا در فیلم هایش به سراغ قشرهای ستمدیده جامعه می رود و به دفاع از آنان می پردازد. فیلم های او همیشه لایه هایی از نگاه روانکاوانه را در خود دارد و فیلم ساز تأثیر عقده های آدمی را در به چالش کشیدن اخلاق به تصویر می کشد و از انحطاط اخلاقی در جامعه ای که در آن زندگی می نمایند، حرف می زند.
ایمامورا در سال 2006 و در سال 79 سالگی درگذشت و فیلم هایش همچنان یکی گنجینه هایش ارزشمند برای سینمای ژاپن به شمار میرود. این کارگردان فقید فیلم ساز مهمی در جریان موج نوی سینمای ژاپن پس از جنگ جهانی دوم به تعداد می آید و چه در زادگاهش و چه در کشورهای دیگر همیشه از احترام خاصی برخوردار است.
11. کارگردان: وونگ کار وای
- فیلم: شاد در کنار هم (Happy Together)
- کشور: چین، هنگ کنگ
- سال درخشش: 1997
در سال درخشش آسیایی ها، وونگ کار وای هم از جشنواره کن جایزه برترین کارگردانی را کسب کرد تا برای نخستین بار در تاریخ جشنواره فیلم کن یک کارگردان چینی بتواند جایزه برترین کارگردان این جشنواره را ببرد. کار وای از چندی سال قبل قدرت و نبوغ فیلم سازی اش را با خاکستر زمان و چانگ کینگ اکسپرس نشان داده و بالاخره زمان آن رسید تا او جایزه ای عظیم از جشنواره ای معتبر صید کند.
البته اوج کار کار وای به بعد از گرفتن این جایزه برمی شود. او در فیلم در حال و هوای عشق یکی از زیباترین و افسون نماینده ترین فیلم های عاشقانه تاریخ سینما را کارگردانی کرد. این فیلم به ویژه با موسیقی سحرانگیزش لبریز از شور و احساس است و هر بیننده ای را همراه خود می کشاند.
کار وای پس از در حال و هوای عشق سه فیلم دیگر ساخت ولی همچنان همگان او را با این فیلم به یاد می آورند و این فیلم رمانتیک به شناسنامه این کارگردان عظیم تبدیل شده است.
12. کارگردان: جعفر پناهی
- فیلم: بادکنک سفید (The White Balloon)
- کشور: ایران
- سال درخشش: 1995
کسی که سال ها دستیار عباس کیارستمی بوده قطعا از سینمای او تأثیر می گیرد؛ البته خلاقیت و نگاه ویژه کارگردان هم در ساختن جهانی مخصوص به خودش بی تأثیر نیست. جعفر پناهی از زمانی که خودش پشت دوربین نهاده شد، توانست خودش را به نام کارگردانی صاحب سبک با سلیقه و ذوقی متفاوت از دیگر کارگردانان ایرانی نشان دهد.
جنس سینمای او هم خیلی زود به مذاق داوران جشنواره کن خوش آمد و او توانست در سال 1995 برای فیلم بادکنک سفید جایزه دوربین زرین جشنواره را ببرد و به نخستین ایرانی ای تبدیل شود که یکی از جوایز کن را می برد. پناهی در فیلم هایش استاد نزدیک شدن به جهانی پاک و معصوم بچه ها است و در فیلم های اولش هم به خوبی این موضوع را نشان می دهد. بادکنک سفید هم همان معصومیت بچه هاه را دارد و می تواند دیدنگر را در خودش غرق کند.
پناهی با این جایزه نشان داد تا چه مقدار کاربلد است و سینما را می شناسد. فیلم های او چند بار دیگر در جشنواره کن به نمایش عایدی ولی دیگر او پیروز به بردن جایزه نشد.
13. ژانگ ییمو
- فیلم: برای زندگی (To Live)
- کشور: چین
- سال درخشش: 1994
ژانگ ییمو از همان نخستین فیلم هایش نشان داد چه کارگردان بااستعداد و چه فیلم ساز باهوشی است. او خیلی خوب داستان هایش را در دل فیلم بازگو می کرد و با هنرمندی به تصویر می کشید. او برای فیلم پنجمش به نام برای زندگی جایزه عظیم جشنواره کن را تصاحب کرد و در کنار دیگر افتخارات زندگی اش قرار داد.
ییمو پس از این فیلم چند فیلم شاخص دیگر ساخت ولی دیگر نتوانست جایزه ای از جشنواره کن ببرد. با این حال فیلم هایش همیشه تمجید منتقدان و دیدنگران را همراه داشته است. ییمو را باید یکی از کارگردانان عظیم سینمای چین بدانیم که از جشنواره های مختلف جوایز متعددی برده و اعتبار ویژه ای به سینمای این کشور بخشیده است.
14. چن کایگه
- فیلم: بدرود همخوابه من (Farewell My Concubine)
- کشور: چین
- سال درخشش: 1993
سینمای چین در دهه نود به واسطه فیلم سازان سرشناسش پیروزیت های زیادی به دست می آورد. یکی از این پیروزیت های عظیم را کایگه با فیلم بدرود همخوابه من به دست آورد و نخل طلای جشنواره کن را به طور مشترک با فیلم پیانو برنده شد. این فیلم ، نشان دهنده تاریخ 200 ساله تئاتر پکن است و از تمام جهات به آنالیز آن می پردازد و بی تردید یکی از شاهکارهای تاریخ سینمای چین به تعداد می رود. بی شک این فیلم از استانداردهای سینمای شرق فراتر است و شهرتی بی نظیر را برای کایگه به ارمغان آورد. فیلم بعلاوه در بطن خود، حدیث عشق ها و خیانت ها است. اینکه چطور شرایط سخت جامعه و انقلاب فرهنگی کمونیستی چین، باعث دودستگی و جدایی بین دوستان قدیمی شد. فیلم بازگو نماینده داستان زندگی وفانماینده ها، جورکشیده ها و ملامت دیده ها است.
15. هو شیا شین
- فیلم: استاد عروسک گردان (The Puppetmaster)
- کشور: تایوان
- سال درخشش: 1993
در سالی که سینمای چین نخل طلا را مال خود کرد یک فیلم دیگر از تایوان، جایزه ویژه هیأت داوران را برد تا سینمای شرق در سال 1993 حضوری پررنگ در کن داشته باشد. شیا شین یک بار دیگر در سال 2001 برای فیلم مامبوی هزار، جایزه عظیم جشنواره کن را برد تا به یکی از پرافتخارترین کارگردانان سینمای چین تبدیل شود.
استاد عروسک گردان زندگینامه واقعی تیان-لو لی، استاد عظیم عروسک گردان (خیمه شب بازی) است که پیش از این فیلم در فیلم های قبلی شیا شین بازی نموده بود. به اذعان منتقدان این فیلم یکی از دشوارترین و خلاقانه ترین فیلم های این کارگردان سرشناس است.
منبع: دیجیکالا مگبانیما: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما
مجله کامپیوتر: از کامپیوتر و IT کلی مقاله و ترفند جالب اینجا داریم