خشم ترامپ از ایران
به گزارش مجله یک کامپیوتر، ترامپ بعد از توهماتش درباره ناو لینکلن، به طور مختصر حرف های قبلی اش را درباره جان کری و قانون لوگان تکرار کرد و گفت: ایرانی ها فقط به خاطر جان کری مذاکره نمی نمایند، اما شاناهان که موفقیت هاسپل را در نادیده گرفتن ترامپ و قطع کردن صحبت های او دیده بود، بحث درباره موضوع های کسل نماینده تری را در مورد ریسک، هزینه و زمان بندی گزینه های مختلف ما علیه ایران از جمله استفاده احتمالی از نیروی نظامی، از سر گرفت. ترامپ گفت: فکر نمی کنم آنها کار ساخت سلاح هسته ای را شروع نمایند.
وقتی دانفورد سعی می کرد جزییات بیشتری درباره نحوه و زمان اقدامات ما در واکنش به حمله ایرانی ها کسب کند، ترامپ گفت، کشورهای عرب خلیج (فارس) باید هزینه عملیات ما را بپردازند. دانفورد همچنان کوشش می کرد توجه ترامپ را بر روی گزینه های خاصی متمرکز کند که باید در کنار پاسخ احتمالی ما مطرح می شدند اما گفت و گوها به طرز عجیبی به آفریقای جنوبی و آنچه که ترامپ درباره رفتار با کشاورزان سفید پوست در آن کشور شنیده بود، تغییر کرد و رئیس جمهوری گفت که می خواهد به آنها حق شهروندی و پناهندگی اعطا کند . دوباره بحث درباره اهداف احتمالی حمله نظامی (به ایران) از سر گرفته شد، که بیشتر این مباحث به گونه ای پیش رفت که باعث خشنودی من شد. متاسفانه، اشاره به نیروهای به جامانده ما در عراق، باعث شد ترامپ بپرسد: چرا آنها را از عراق خارج نمی کنیم؟ ما در سوریه، از شر داعش خلاص شده ایم. چیزی که بعد از آن از رئیس جمهوری شنیدم و به طور دقیق هم در خاطرم مانده است، واقعاً تکان دهنده بود. ترامپ گفت: برایم مهم نیست اگر داعش دوباره به عراق برگردد. بحث اقدامات احتمالی آمریکا علیه ایران چند بار دیگر هم مطرح شد، اما ما بار دیگر روی موضوع افغانستان متمرکز شدیم، بویژه هنگامی که ترامپ از مبالغ پرداختی ما به سربازان دولت افغانستان شکایت می کرد. شرح شاناهان درباره این که ما به طور میانه روزانه فقط حدود 10 دلار در این زمینه هزینه می کنیم، او را قانع نکرد.
یک هفته بعد از حمله به چهار نفتکش (در فجیره) در اوایل عصر روز 19 ماه مه از اتاق شرایط با من تماس گرفتند تا درباره یک انفجار دیگر در بغداد گزارش بدهند؛ بر اساس اطلاعات اولیه احتمالاً یک راکت کاتیوشا به پارک زوراء در فاصله یک کیلومتری سفارت ما در بغداد، اصابت نموده بود . ابتدا با دانفورد و سپس با پمپئو تماس گرفتم؛ هیچ یک از آنها چیزی درباره این انفجار نشنیده بودند و همه ما درباره این موضوع اتفاق نظر داشتیم که انفجار یک راکت کاتیوشا در بغداد نمی تواند خبر خیلی مهمی باشد. ترامپ حدود ساعت پنج عصر توئیت کرد:
اگر ایران می خواهد بجنگد، این به منزله سرانجام رسمی کار آن کشور خواهد بود. هرگز دوباره ایالات متحده را تهدید نکنید!
روز بعد ترامپ در جلسه توجیه اطلاعاتی از انتشار بعضی اخبار در رسانه ها شکایت کرد که در آنها اعلام شده بود مقامات امریکایی خواهان مذاکره با رهبران ایران هستند. او پس از جلسه این توئیت را منتشر کرد:
رسانه های دروغ پرداز طبق معمول و بدون داشتن هرگونه اطلاعاتی، ادعا نموده اند که امریکا کوشش می نماید با ایران مذاکره کند. این خبر جعلی و نادرست است... ایران هر زمان که بخواهد و آمادگی داشته باشد، با ما تماس خواهد گرفت. ضمناًً، اقتصاد آن کشور رو به سقوط است- برای مردم ایران بسیار ناراحتم!
خود روحانی به طور علنی گفته بود که امروز شرایط برای مذاکره مناسب نیست.
ترامپ فکر می کرد ایرانی ها را دست انداخته است ولی به نظر من ایرانی ها خیلی بهتر از ترامپ، او را دست انداخته بودند. آنها علناً می گفتند ترامپ در پی مذاکره است، اما مشاورانش و بویژه افرادی مثل من (بولتون)، او را دلسرد می نمایند؛ یا اینکه ترامپ در پی صلح است، اما مشاورانش جنگ می خواهند. این حرف ها درست مانند کوشش های کیم جونگ اون رهبر کره شمالی بود که کوشش می کرد ترامپ را از دور و بری هایش جدا نموده و به تنهایی با او مذاکره و معامله کند اما به نظر من همه این کوشش ها نوعی بازی با فکر و روان ترامپ بود. برای من ناراحت نماینده بود که رسانه های امریکا با ساده لوحی این ادعاهای خارجی را پوشش می دادند انگار که چنین ادعاهایی کاملاً منطقی بودند و از این رو کوشش های تبلیغاتی پیونگ یانگ و تهران را تقویت می کردند. بدتر از همه این بود که به نظر می رسید ترامپ موضوع را جدی گرفته است. روسای جمهوری قبلی آمریکا، هرگونه توصیف دشمنان خارجی درباره مشاوران خود را رد می کردند، اما به نظر می رسید واکنش ترامپ درست بر عکس آنها است. شرح این رفتار برای افراد خارج از کاخ سفید سخت بود، اما برای کاخ سفیدِ تحت ریاست ترامپ امری عادی محسوب می شد. به نام مثال، روز بعد ترامپ با لحنی توهین آمیز به من گفت: نمی خواهم کسی به جز من از ایران درخواست مذاکره کند. پاسخ دادم: مطمئنم که من چنین درخواستی را مطرح ننموده ام! ترامپ تایید کرد: نه، تو این کار را نمی کنی.
وقتی برای مقدمه چینی سفر رسمی ترامپ به ژاپن و برنامه ریزی برای ملاقات او با امپراتور تازه آن کشور، راهی توکیو شدم، شاناهان و دانفورد پیش ترامپ رفتند تا درباره افزایش آمادگی های دفاعی نیروهای ما که در خلیج (فارس) مستقر بودند، با او صحبت نمایند. در این جلسه پمپئو و کوپرمن هم حضور داشتند. البته ترامپ در همان آغاز جلسه پرسید: از این افغانستانِ لعنتی کی خارج می شویم؟ نمی توانید بخشی از نیروهای مستقر در اینجا (خاورمیانه) را برای افغانستان بهره ببرید؟ دانفورد شرح داد که نیروهای مستقر در افغانستان، مهارت های متفاوتی دارند. ترامپ گفت: این دستپخت متیس لعنتی است و ادامه داد که چطور دستورات جنگی مورد نظر خود را درباره افغانستان به متیس داده، اما امریکا هنوز در این جنگ پیروز نشده است. رئیس جمهوری در ادامه پرسید: چه موقع از سوریه خارج می شویم؟ ظاهراً تنها کاری که ما در سوریه انجام دادیم، حفظ اسد بود. دانفورد کوشش کرد شرح دهد که ما در سوریه، مشغول انجام همان اقداماتی هستیم که خود او چند ماه قبل با آنها موافقت نموده بود؛ شرحی که باعث شد ترامپ باز هم بپرسد: کدامیک از دو کشور عربی دوستِ ما نیروهای بهتری را تربیت نموده اند؟ دانفورد با دستپاچگی سعی کرد نام یکی از کشورها را که او فکر می کرد عملکرد بهتری در تربیت نیروها داشته اند، بیان کند، اما ترامپ دوباره پرسید: آیا مقدار آنها واقعاً یکی است؟ دانفورد که اکنون آرام شده بود، گفت: آنها از نظر فرهنگی با هم متفاوت هستند. بحث ها دوباره تقریباً به موضوع اصلی بازگشت و ترامپ پیشنهادهای پنتاگون را درباره استقرار نیروها (در خاورمیانه) پذیرفت و موافقت کرد که استقرار این نیروها باید فوراً اعلام گردد.، ایران
منبع: ایران آنلاینbestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا