پورشیب: از هیچ تلاشی برای حضور در المپیک دریغ نمی کنم، برچسب بازیکن دوپینگی و تمام شده به من زدند، مسئولان ورزشی از من یادی نمی کنند
به گزارش مجله یک کامپیوتر، کاپیتان تیم ملی کاراته درباره شرایط این روز های خود توضیحاتی داد.
ذبیح الله پورشیب کاپیتان تیم ملی و قهرمان کاراته دنیا در گفت و گوی تفصیلی با ، درباره شرایط این روز های خود، کسب احتمالی سهمیه المپیک توکیو، نحوه آغاز کاراته از کودکی، تحصیلات، شرایط کاراته ایران در دنیا و ... توضیحاتی داد.
استعداد کاراته در شما از چه زمانی کشف شد؟
ایرانی ها در رشته های انفرادی بسیار خوب عمل می کنند و از آن جایی که من کرد تبار هستم، مردم منطقه غرب کشور در ورزش های انفرادی و رزمی استعداد خاصی دارند و در رشته های مختلف نتایج قابل قبولی گرفته اند. این اتفاق هم به خاطر خشونت نیست و آن ها حس رقابت انفرادی بالایی دارند. من از کودکی شرور و به قول معروف شیطان نبودم! اما انرژی بالایی داشتم و همواره بزرگتر ها به من تذکر می دادند.
شنیده می شود رزمی کار ها خشن هستند. چنین چیزی صحت دارد؟
رزمی کار ها انسان های خشنی نیستند. در ورزش های رزمی باید از فکر و هوش استفاده خوبی کرد. اما کسانی که انرژی بالایی دارند قطعا به کلاس های رزمی روی می آورند. نزدیک منزل ما هم سالن ورزشی بود که یک سانس آن به کاراته اختصاص داشت و سانس های دیگر آن مربوط به تکواندو و سایر رشته های رزمی بود و نهایتا پدرم در این باشگاه من را ثبت نام کرد. من به فیلم های بروسلی علاقه بسیار زیادی داشتم و حتی روز اول باشگاه را به یاد دارم. در سال 1387 با حضور 100 نفر دیگر رشته رزمی را آغاز کردم.
نقش خانواده در ورزشکار شدن شما چقدر بود؟
خانواده ام تا جایی که در توانشان بود از من حمایت کردند. اما در رشته های رزمی زد و خورد بالا است و همین موضوع باعث می شد تا مربی ما را تنبیه بکند. مادرم که تنبیه ها را می دید چند باری به من هشدار داد کاراته را کنار بگذارم! مادر ها دلسوز و حساس هستند و وقتی مصدومیت هایم را می دید برایم دل می سوزاند. با این حال پدرم مرا به انجام فرم های کاراته تشویق می کرد.
چگونه وارد تیم ملی شدید؟
قبل از اینکه به تیم ملی دعوت شوم در سال 1383 از اسامی نهایی تیم ملی خط خوردم. مربی ام بسیار سختگیرانه با من برخورد کرد و من خیلی ناراحت شدم. مربی ام دلسوزانه مرا نصیحت می کرد، اما چون درکم کم بود حدود یک ماهی از حضور در تمرینات سر باز زدم و مربی ام با پدرم صحبت کرد تا به تمرینات برگردم. در نهایت فراخوان برای حضور در تیم ملی دادند و مصمم و جدی در جمع ملی پوشان به کار ادامه دادم تا امروزی که اینجا نشسته ام.
در ورزش پولی هست؟ می توان به آن به عنوان منبع درآمد نگاه کرد؟
اگر در ورزش نتیجه بگیریم به پول هم می رسیم. البته بازیکنان تیم ملی نسبت به سایرین ارجحیت دارند. البته مسئولان هم باید به موقع پاداش ها را پرداخت کنند. اینکه برای کل زندگیمان بتوانیم روی این پول حساب باز کنیم سخت است و نیاز به تلاش زیادی دارد.
شرایط استخدامی تان چگونه است؟
تعداد مدال ها و استانی که ورزشکار در آن شاغل است در شرایط استخدام تاثیر بسزایی دارد. من هم در سن سی و یک سالگی استخدام شده ام و حدود 15 سال است که در تیم ملی بوده ام و بدون اینکه حتی یک روز بیمه برای من حساب شود. اما در کشور های همسایه تا ورزشکاری مدال می گیرد، فورا در اداره ای استخدام می شود. باید برای ورزشکاران احترام قائل شد.
درس را چگونه دنبال کردید؟
حقیقت را اگر بخواهم بگویم، ورزش را با جدیت بیشتری در کنار درس دنبال می کردم. در برخی درس ها ضعیف بودم، در درس ریاضی واقعا ضعف داشتم. آدم با یک دست نمی تواند چند هندوانه بردارد و برای دریافت مدرک کارشناسی ارشد، سعی کردم در کنار ورزش ذره ذره درسم را هم پیش ببرم. کاردانی نقشه کشی صنعتی گرفته ام که با ورزش هیچ سنخیتی ندارد!
چگونه نقشه کشی صنعتی را به ورزش پیوند زدید؟
یکی از دوستانم به من گفت که این رشته ریاضی ندارد! کم کم به این رشته علاقه مند شدم، اما طراحی نیاز به زمان زیادی دارد. در نهایت تصمیم گرفتم در مقطع ارشد مدیریت ورزشی بخوانم و در نهایت با غیبت هایی که به واسطه المپیک داشتم توانستم کارشناسی ارشد را در این رشته بگیرم.
مردم تا چه میزان با شما آشنایی دارند؟ شهرتی به وجود آمده است که برایتان دردسرساز شود؟
رشته های پرطرفدار توپی نسبت به ما به چشم مردم آشناتر بوده و با بازیکنان این رشته ها همگی آشنا هستند. ورزشی ها مرا می شناسند، اما مردم عادی به ندرت ما را می شناسند. وقتی اسمم را مردم می شنوند یک واکنش کوتاهی نشان می دهند و می گویند اسمت به گوش ما خورده است! در جامعه ما هرچه کمتر شناخته شویم بهتر است چرا که زیر ذره بین می رویم که من این اتفاق را دوست ندارم.
دوست نداشتید مانند فوتبالیست ها مشهور باشید؟
هیچکس از مشهور شدن ناراحت نمی شود و در اداره ها و اماکن عمومی مردم هوای افراد مشهور را بیشتر دارند! اصولا وقتی مدال آوری کنیم همه احترام می گذارند، اما وقتی رنگ مدال عوض می شود دیگر خبری از احترام سابق نیست. مردم و مسئولان همواره از ما توقع دارند و ما هم همواره تلاش می کنیم بهترین باشیم.
فعالیتتان در فضای مجازی در چه حد هست؟
اگر فضای مجازی به جا استفاده شود مفید است و بیشتر ورزشکاران حتی در فضای مجازی منبع درآمدی برای خود به وجود آورده اند. اما زیاده روی در استفاده از این فضا می تواند دردسرساز شود. خیلی ها را در طول روز می بینم که تمام درد و دل هایشان را در فضای مجازی انجام می دهند و درباره هر چیزی نظر می دهند که به نظر من اقدام درستی نیست و ورزشکار با این اتفاقات وارد حاشیه می شود. با این حال ورزشکار وقتی درباره چیزی مانند پاداش حرف می زند، وارد حاشیه می شود.
پشت سر شما پر از مدال است، کدام یک برای شما ارزش بیشتری دارد؟
تمامی مدال هایم برایم از ارزش بالایی برخوردار هستند و در لیگ های مختلف دنیای و مسابقات قهرمانی دنیا به عناوین زیادی دست پیدا کرده ام. یکی از مدال های قهرمانی دنیا را به شهید مدافع حرم، شهید حمید سیاهکالی تقدیم کردیم. 2 مدالم برایم ارزش زیادی دارد، یکی مربوط به بازی های آسیایی 2010 است که خیلی ها دوست نداشتند من به این مسابقات بروم و من را تمام شده خطاب می کردند و 25 مسابقه انتخابی برایم برگزار کردند و انگ بازیکن دوپینگی به من زدند. اما در نهایت در این مسابقات مدال طلا گرفتم و خودم را ثابت کردم. دیگری مسابقات ورلد گیمز بود و در نهایت با کسب مدال طلا نتیجه بسیار خوبی گرفتم. هیچ گاه درباره این 2 مسابقه حرفی نزدم، اما این 2 مدال برای من یادآور انتقاداتی است که به من می شد.
چندمین فرزند خانواده هستید؟
من فرزند ارشد خانواده هستم. 3 خواهر و یک برادر دارم. خواهرانم ورزشکار آماتور هستند و به سمت درس روی آورده اند.
برادر شما در کاراته حضور دارد؟
بله برادرم (مهرداد) تجربه رقابت در کاراته را در کارنامه دارد. او در مسابقات قهرمانی غرب آسیا شرکت کرد و در این مسابقات مدال هم گرفت، اما نتوانست آنطور که باید در تیم ملی بماند. او در مسابقات لیگ حاضر است و فعلا در تیم دانشگاه آزاد هم تیمی هستیم. رابطه من با مهرداد بسیار خوب است و در کنار رفاقت، احترام هم بین ما جاری است.
ذبیح الله پورشیب چرا ازدواج نمی کند؟
برخی از هم تیمی هایم می گویند ازدواج کن، برای رشد و پیشرفتت خوب است و برخی می گویند نه ازدواج نکن، الان زود است! در آخر خودم تصمیم می گیرم که ازدواج کنم یا نه، اما به نظرم هنوز زمانش نرسیده است!
اسفند ماه سال 97 اعلام کردند سجاد گنج زاده در وزن مثبت 75 کیلوگرم به المپیک می رود. در نهایت شما با آن رای جواز حضور در المپیک را به صورت مقطعی از دست دادید. حس و حالتان چیست؟
متاسفانه در مقطعی نتایجی که دلخواهم بود را نمی توانستم به دست بیاورم و فاصله ام با رقبای داخلی و خارجی زیاد شده بود. در سال 98 استارت خیلی خوبی زدم و نتایجم به مراتب بهتر از گذشته شد. در 6 تورنمنت به 4 مدال طلا و 2 نقره دست پیدا کردم. در نهایت نفر دوم رنکینگ المپیک در وزن خودم شدم. همواره به همراه سجاد در تلاش بودیم بهترین نتیجه را به دست بیاوریم. رفاقت بسیار خوبی هم میان ما وجود دارد. فدراسیون دنیای کاراته برای اولین بار وارد المپیک شده بود و همین امر باعث شد تا در اعلام سهمیه های المپیک عجولانه تصمیم بگیرد.
چه روز هایی را در آن دوران سپری کردید؟
با اعلام آن رای مدتی در شوک بودم. 6 ماهی بود با هیچ رسانه ای صحبت نکرده بودم و سعی کردم تمرکزم را بیشتر روی کارم بگذارم. به قدری فشار روی من بود که نمی توانستم سرم را روی بالش بگذارم. فشار کشور های مختلف باعث شد در نهایت فدراسیون دنیای رای خود را برگرداند و حالا 2 مسابقه پیش رو داریم و هنوز برای کسب سهمیه المپیک وقت است.
شانس خود را برای حضور در المپیک چقدر می بینید؟
شانس برای همه وجود دارد و من هم از این قائده مستثنی نیستم. همه بازیکنان تیم ملی لیاقت حضور در المپیک را دارند و بار ها این اتفاق را نشان داده اند. مهم نام ایران است که در المپیک این افتخار را به دست بیاوریم.
رابطه تان با سجاد گنج زاده چطور است؟
من با همه رابطه بسیار خوبی دارم. به عنوان برادر و نه کاپیتان تیم ملی همواره به بازیکنان کمک کرده ام و از آن ها انگیزه گرفته ام. شاید از برخی از بچه ها حدود 10 سال بزرگتر باشم، اما همواره از آن ها انرژی گرفته ام. انگیزه دادن به یکدیگر در این چند سال متقابل بوده است.
حس و حال شما اگر سهمیه به گنج زاده برسد چه خواهد بود؟
شخصا تمام تلاشم را می کنم تا حسرتی برای من باقی نماند. مهم تلاش است تا در جهت درست انسان بتواند به هدفی که می خواهد برسد. هر کسی که به المپیک برود لیاقت آن را خواهد داشت. امیدوارم هر کسی که به المپیک می رود به موفقیت برسد.
سخنی با مسئولان؟
متاسفانه تا وقتی مدال آوری می کنیم برای همه عزیز هستیم، اما وقتی تعداد مدال ها کم می شود، مسئولان ما را فراموش می کنند. خدا شاهد است که ما همان قهرمان قبلی هستیم! فقط قهرمان زنده را دوست دارند و همواره به صورت یکسان به او احترام نمی گذارند و سریع فراموش می شود. خیلی از بازیکنان ما مدال آوری کرده اند، اما به پول بنزین ماشین خود محتاجند، یا حتی برخی پول رفت و آمد به اردو را نداشتند. همین دغدغه های مالی به مربیان هم فشار وارد می کرد. توقع می رود بازیکنان فراموش نشوند و مسئولان واقعا به مدال آوری شان اهمیت بدهند. امیدوارم مسئولان به قول هایی که می دهند به موقع عمل کنند. کاراته ایران در دنیا دارای احترام خاصی است و نباید جایگاهی که به دست آمده است راحت از دستمان برود.
گفت و گو از پرنیان مددی
منبع: باشگاه خبرنگاران جوانdorezamin.com: دور زمین | سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده! تور ارزان، تور لحظه آخری، اروپا، تور تایلند، تور مالزی، تور دبی، تور ترکیه