10 فیلم مهم سینمای کودک ایران
به گزارش مجله یک کامپیوتر، ساز دهنی در زمره فیلم های پیروز سینمای کودک است که پیش تر مدال طلای شهر جیفونی در سال 1369 و جایزه گریفون برنزی و یادبود دومنیکو مکولی را، در همین سال از آن خود نموده است.
هم زمان با هفته ملی کودک از (12 مهر تا 19 مهر)؛ 10 فیلم مهم و تاثیرگذار سینمای ایران با موضوع کودک را مرور می کنیم:
1 - خانه دوست کجاست؟
کارگردان: عباس کیارستمی
سال ساخت: 1365
یکی از بهترین نتایج حاصل شده از همکاری عباس کیارستمی با کانون پرورش فکری بچه ها که راه کیارستمی را به سمت جشنواره های مهم باز کرد. فیلم را با توجه به سوژه و تهیه نماینده اش در گروه فیلم های کودک و نوجوان قرار می دهند.
داستان سرراست کودکی که دفتر مشق دوستش پیش اش جا مانده و کل روز را دنبال خانه همکلاسی اش می گردد. فضای شمال کشور، فضاپردازی به شدت مینی مال، استفاده از نابازیگران و مردم محلی و داستان انسان محبت آمیز فیلم کیارستمی به شدت مخاطبان را تحت تاثیر قرار داد. آن راستا روی تپه که به یک درخت آن بالا منتهی می گردد تبدیل به شمایلی از سینمای عباس کیارستمی شد.
2- باشو، غریبه کوچک
کارگردان: بهرام بیضایی
سال ساخت: 1365
در میان فیلم های ضدجنگ که آن سال ها به اسم فیلم جنگی ساخته می شدند باشو، غریبه کوچک بیضایی متفاوت ترین و یکی از ظریف ترین هایشان است. در جریان جنگ پسر بچه ای تنها از جنوب متواری شده و به شمال کشور می رسد. پسرک فقط بلد است عربی صحبت کند و زن شمالی که او را پیدا می نماید احساسات مادری اش بیدار می گردد و می خواهد از پسر در مقابل هجوم زمانه و البته زبان نیش دار همسایه ها دفاع کند.
تا سال ها سوسن تسلیمی این فیلم تنها نماد واقعا مادرانه سینمای ایران بود که در ذهن مان داشتیم؛ و البته به جز خاک میهن برای همه (چیزی شبیه همان آغوش مادرانه سوسن تسلیمی) مساله مهم دیگر بیضایی در این فیلم، زبان است. زن و بچه ای که زبان یکدیگر را نمی فهمند و به حکم انسانیت و مهر همزبان می شوند.
3- سازدهنی
کارگردان: امیر نادری
سال ساخت: 1352
این فیلم که از تولیدات امور سینمایی کانون پرورش فکری است، داستان امیرو پسرکی ساده است که در حوالی بوشهر زندگی می نماید. او آن قدر افسار گسیخته است که همواره یک پای دعوای همسن و سال های خودش است. عبدالله نوجوانی است که پدرش، برای آن که او را به ختنه کردن راضی کند، یک ساز دهنی به او می دهد.
بچه های بندر به ساز عبدالله علاقه مند می شوند، و عبدالله در ازای کولی دریافت از بچه ها سازش را در اختیار آن ها می گذارد. امیرو بیش از دیگران به ساز علاقه مند می گردد، و بیش از دیگران به عبدالله کولی می دهد...
ساز دهنی در زمره فیلم های پیروز سینمای کودک است که پیش تر مدال طلای شهر جیفونی در سال 1369 و جایزه گریفون برنزی و یادبود دومنیکو مکولی را، در همین سال از آن خود نموده است.
4- بچه های آسمان
کارگردان: مجید مجیدی
سال ساخت: 1375
طبعا اولین فیلم ایرانی که به جمع پنج اثر نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی زبان راه یافت باید در این فهرست حضور داشته باشد. بچه های آسمان از آن فیلم های سهل و ممتنع است. فیلمی درباره کودکی سخت کوش که استثنائا شباهتی به فیلم های کیارستمی نداشت.
رنج اجتماعی قهرمان فیلم از نوع دیگری بود. در خانواده ای فقیر پسر برای اینکه بتواند برای خواهرش کفش تهیه کند می خواهد در یک مسابقه دوی مدرسه دوم گردد. کفش جایزه نفر دوم است. او آنقدر کوشش می نماید که از همه جلو می زند و اول می گردد. سکانس آخر به سیاق فیلم های مجیدی حالتی معنوی دارد. ماهی ها دور پا های زخمی پسر حلقه زده اند گویا که دارند پای او را می بوسند.
5- خواهران غریب
کارگردان: کیومرث پوراحمد
سال ساخت: 1374
اقتباس کیومرث پوراحمد از کتاب نوجوان اریش کستنر خواهران غریب به دلیل بازی خسرو شکیبایی و افسانه بایگان، موسیقی ناصر چشم آذر و روایت ساده و صمیمانه کارگردان باید بیشتر از این ها قدر می دید.
یکی از آن فیلم هایی که باید مشابه آن برای سینمای کودک و سینمای بدنه بیشتر ساخته گردد. فیلم های آبرومند، درست، استاندارد و شیرینی که هم حرمت سلیقه تماشاگران سینما را نگهمیدارند و هم می توانند با قصه شان تا خاتمه او را همراه نمایند. خواهران غریب بعد از این بیست و چند سال هنوز هم فیلمی دیدنی است.
6- کلاه قرمزی و پسرخاله
کارگردان: ایرج طهماسب
سال ساخت: 1373
یک جایی باید از ایرج طهماسب و حمید جبلی بابت خلق عروسک های بامزه شان تشکر کرد. بگذریم که کلاه قرمزی با آیتم های تلویزیونی اش شناخته شد و در تلویزیون هم جذاب تر است، اما اولین فیلم از سری کلاه قرمزی یک اتفاق بود.
یک اتفاق برای سینمای کودک و یک اتفاق برای گیشه سینماها. اتفاقی که هر چند دنباله هایش چندان خوشایند نبودند، اما قسمت اول آن خیلی خوب نوشته و شخصیت پردازی شده بود. داستان اینکه کلاه قرمزی اصلا از کجا آمده و چطور شده که با آقای مجری سر و کارش به تلویزیون افتاده است. شوخی های فیلم خوب درآمده اند و کاراکتر ها هم صمیمی و دوست داشتنی هستند.
7- بادکنک سفید
کارگردان: جعفر پناهی
سال ساخت: 1373
پیش از آنکه پناهی سراغ مضامین تلخ اجتماعی برود، اما در عین حال فیلم سویه اجتماعی اش را هم حفظ نموده است. به شدت تحت تاثیر عباس کیارستمی و فیلم هایی که با کانون پرورش فکری بچه ها ساخته بود.
داستان دختربچه ای که برای خرید ماهی قرمز عید از مادرش پول گرفته، اما پول داخل چاه فاضلاب می افتد و با یاری یک پسر بادکنک فروش آن را بیرون می آورند. نکته بامزه این است که در آن موقع تهیه نماینده فیلم پناهی شبکه دوم صدا و سیما بود. بازیگر نقش دختربچه درخشان است. فیلم برنده دوربین طلای جشنواره کن شد. فیلمنامه را پناهی و عباس کیارستمی با هم نوشته اند.
8- دونده
کارگردان: امیر نادری
سال ساخت: 1363
امیر نادری پیش از کارگردانی عکاس بوده و شاید قدرت بصری دونده هم از همین جا ناشی گردد. اول این که صحنه ها معمولا بدون حشو و زوائد هستند. نادری نمی خواهد با رنگ ها یا عناصر دیگر احساسات مخاطبش را نشانه بگیرد.
دونده از نظر بصری گویا و جاندار است و قرار نیست یک فیلم رئال چیزی بیشتر از این ها داشته باشد. پس زمینه پشت سر امیرو، قهرمان فیلم تا حد امکان خلوت است تا توجه ما معطوف به قهرمانمان باشد.
کافی است یک بار دیگر دویدن های امیرو را کنار ساحل ببینید تا دستتان بیاید کارگردان و فیلمبردار با یاری یکدیگر چه تصاویری خلق نموده اند. هیچ داستانی هم که در کار نباشد، باز صحنه دویدن آن اندام سیاه در حالی که پس زمینه دریای سفید درخشان است، لذت بصریتان را تامین می نماید. فیلمی درباره کودکی که می خواهد بازنده نباشد.
قرار نیست به مردم شهر یا دوستانش یا به مخاطب فیلم چیزی را ثابت کند. قرار است خودش از خودش راضی باشد که هست. قبل از مسابقه آخر یک دیالوگ شاهکار دارد که چکیده فیلم دونده است: هر چی مسابقه باشه هستم و هر موقع باشه میام.
9- سارق عروسک ها
سال ساخت: 1368
کارگردان: محمدرضا هنرمند
فیلم سارق عروسک ها یکی دیگر از فیلم های کودک و نوجوان در اواخر دهه 60 است که از آثار به یادماندنی آن دوره محسوب می گردد. محمدرضا هنرمند علاوه بر کارگردانی، نویسنده این اثر نیز هست. این فیلم اولین تجربه بازیگری مهراه شریفی نیا است که در سن 8 سالگی با مادر خود آزیتا حاجیان به ایفای نقش پرداخته است.
مادر لیلا و بهرام قرار است با دریافت وام مسکن و خریداری یک خانه بچه هایش را از دردسر های صاحب خانه شان، خورخور، نجات دهد. اما عجوزه که بیرون از شهر زندگی می نماید و نمی خواهد آن ها روی آرامش به خود ببینند.
10- نفس
کارگردان: نرگس آبیار
سال ساخت: 1394
نرگس آبیار مردانه، جسورانه و به دور از سانتی مانتالیسم فیلم می سازد و نفس روایتی متفاوت از جنگ از دریچه نگاه یک دختربچه است.
دختربچه ای که همراه پدرش در بیغوله ای زندگی می نمایند و بعد به تهران می آیند. ما بخشی از تاریخ ایران را از دریچه نگاه چشم دخترک می بینیم. شیوه روایت نرگس آبیار نفس گیر و متمایز است. سابقه ادبیاتی کارگردان کاملا در فیلم مشهود است.
آبیار از تمام ابزار های در دستش از ادبیات گرفته تا انیمیشن استفاده می نماید تا روایتش جذاب و بدون احساساتی شدن احساس برانگیز از کار درآید. کاش نمای انتهای فیلم همان نمای جشنواره باقی می ماند. نمایی از بهار که چطور جنگ تکانش می دهد.
اما حتی با وجود انتها نچسبی که در اکران بخاطر جلب مخاطب و دریافت تلخی بیش از حد فیلم به آن تلقین شد هنوز هم نفس فیلم قابل تاملی است.
منبع: فرادیدdorezamin.com: دور زمین: آشنایی با زیبایی های دنیا در مجله گردشگری