اظهارات دولت آبادی در 17 دقیقه حرف حساب، فرصت ندارم فکر کنم دیگران درباره آثارم چه فکر می نمایند

به گزارش مجله یک کامپیوتر، به گزارش خبرنگاران، یکی از نشست های 17 دقیقه حرف حساب با عنوان باشگاه پرفروش ها شامل تجربه های شاعران و داستان نویسان پرمخاطب کشور، یکشنبه شب 25 آبان با حضور جمعی از نویسندگان و شاعران پرمخاطب کشور و همچنین سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار گردید.

اظهارات دولت آبادی در 17 دقیقه حرف حساب، فرصت ندارم فکر کنم دیگران درباره آثارم چه فکر می نمایند

محمود دولت آبادی در این نشست گفت: این جا فضا کم است و بهتر است به آقای صالحی بگویید جای بهتر و بزرگ تری را برایتان در نظر بگیرد. اما در خصوص ادبیات، وقتی به من گفتند برای حضور در این نشست به این جا بیایم، برای اولین بار به موضوع پرفروش بودن فکر کردم. برای ادبیات، این اصطلاح کاملا غلط است. چون مخاطب، متوجه واژه ای به نام خطیب یا خطابه خوان است. طی 100 سال اخیر بحثی در ادبیات وجود داشته که نویسنده خطیب نیست که مخاطب داشته باشد. در این 100 سال گفته شده که ادبیات امری است که آزادانه خلق می شود، آزادانه در اختیار خواننده قرار می گیرد و او هم آزادانه آن را می خرد یا نمی خرد. بنابراین ما هنرورز و هنرپذیر داریم. ما خطیب نیستیم و هیچ امر خاصی را نمی خواهیم به دیگران منتقل کنیم.

وی اضافه نمود: ما تلقین نمی کنیم. فضایی که در آن کار می کنیم، فضای خلوت ماست و در آن، صمیمیت و صدق باطن وجود دارد. در این خلوت، هیچ نویسنده ای به دیگران نمی گوید که مخاطب من باش و بشنو که من چه می گویم. به راستی سوگند که هرگز به این فکر ننموده ام که آیا اثر یا آثاری که از من منتشر می شود، خوانده خواهد شد یا نه. عمده این بود که من از عهده خودم بر خواهم آمد یا برنخواهم آمد؟ بعضی درباره نویسنده ها به خصوص من می گویند این آدم عبوس انگار با تمام جهان سر جنگ دارد. نه من با جهان سر جنگ ندارم. جنگ من با خودم است. وقتی که من از آن دهلیزهای خوفناک در جنگ با خود پیروز بیرون بیایم، فرصت این را ندارم که فکر کنم دیگری درباره این اثر یا دیگر آثارم چه فکر می نماید.

وقتی باید نقد می شدم، کسی من را نقد نکرد

نویسنده رمان کلیدر ادامه داد: این عجب و غرور نیست که می گویم من هیچ نقدی را بر آثارم نمی خوانم. نه این که منظورم این باشد که من خیلی قدر هستم. بلکه به این دلیل که این نقدها چیزی به من یاد نمی دهد. وقتی احتیاج به نقد داشتم کسی من را نقد نکرد. سال ها پیش یک مقاله در کیهان آن موقع نوشته شد که این آدم دارد اشتباه می نماید و خلاف جریان شنا می نماید. خب اصلا کار ادبیات همین است. بعد از آن مقاله هم درباره ام هیچ نوشته نشد تا 25 سال بعد. مشکل این است که ما منتقد حرفه ای هم نداریم. منتقد فیلسوف است، ما فیلسوف نداریم. متفکر ادبیات یعنی فیلسوف ادبیات. خب از کجا بیاوریم؟ چرا یک نفر باید 6 ماه وقتش را بگذارد تا اثر من را بخواند و نقد کند؟ مگر زن و بچه ندارد؟ بنابراین ما فیلسوف ادبیات نداریم و من هم وقتی کاری را انجام می دهم از پس مبارزه با خودم است. وقتی من بر او پیروز می شوم و او بر عمر من، چه کار کنم که چه کسی چه می گوید!

دولت آبادی گفت: من به خود هنرمند نمی گویم چون همیشه در حال آموختن هستم. پس از عبارت هنرجو و هنرورز استفاده می کنم. اهل گلایه نیستم. به راه عشق گام نهاده ایم و آمده ایم و می رویم. فقط یک کلمه می خواهم بگویم و آن این که من 30 سال است در این جامعه، بیگانه زندگی و کار می کنم. من به این سرزمین تعلق دارم. من عاشق کشورم هستم. رمز اصلی این است. در تمام مدتی که در این جامعه خانه نشین بوده ام، در میان مقامات فرهنگی تنها با 3 نفر مصاحبه داشتم. اول جواد فرید زاده که مصاحبهی محبت آمیز ای داشتیم. دوم آقای دری که رفتارش محبت آمیز نبود و سوم آقای صالحی بود و هست که یحتمل به اعتبار منش خودش یا عرق خراسانی اش یک جلسه محبت آمیز داشتیم و الان هم گلایه نمی کنم جر آن که بگویم در این مدت، حقوق مدنی انسانی مانند من، زیر پا له شد. حق کار، بازنشستگی، زندان، بیمه، نشر آثار، حق سرقت آثار، حق فراوری سینمایی و تلویزیونی از آثار و ... همه در مسیری زیر پا له شد.

به شوخی گفتم من جهنمی هستم

نویسنده جای خالی سلوچ در ادامه گفت: 3 بار از 3 کشور جهان دعوت داشتم تا بروم و آن جا زندگی کنم. تشکر کردم و گفتم باید در کشورم زندگی کنم. یک وقت جنگ بود و به ارشاد رفته بودم. طبق معمول برای مجوز. فرد ممیز من را تهدید کرد. گفتم فکر نکن از این مملکت می روم و در کافه های پاریس به شما فحش می دهم. من و شما مثل دو خط موازی هستیم. گفتم موشک های صدام حسین به زودی به تهران می رسد. من می ایستم ببینم شما هم می ایستی یا نه؟ من ایستادم نمی دانم او ایستاد یا نه! همان زمان برای سفری به سوئد رفته بودم. دبیر نویسندگان سوئد به من گفت کجا می روی؟ آن جا جنگ است آن جا جهنم است. به شوخی به او گفتم من جهنمی هستم!

این رمان نویس اضافه نمود: این که گفتم می خواهم با مقامات ارشاد صحبت کنم برای این نبود که بگویم به کتابم مجوز بدهید. بلکه برای این بود بپرسم چرا نمی توانید جلوی یک کتاب جعلی را بگیرید؟ ناشر کتاب جعلی است، اسم من را جعل نموده اند و دارند به نام من منتشر می نمایند. چرا جلوی این کار را نمی گیرید؟ مگر این نویسنده، نویسنده کشور ما نیست؟ پس وزارت ارشاد چه قیمتی دارد؟ کار وزارت ارشاد این است که بگوید کار شما اشکال ساختاری دارد؟ آقای عزیزی که می گویی کتاب من اشکال ساختاری دارد، این اشکال ساختاری نیست، شاهکار ساختاری است. همه آثار پیکاسو شاهکار هنری هستند اما او یک اثر متمایز دارد؛ گرونیکا. خارجی ها گفته اند این کتاب، همسنگ گرونیکای پیکاسوست. ظاهرا این حرف را فردی به نام آقای نوش آبادی زده است. نه جانم! ایراد ساختاری ندارد. در خراسان یک قالی ابریشمی می دوزند که دو روست و هر روی آن شبیه روی دیگر است. یعنی پشت و روی آن یکی است. اگر آن خارجی ها این قالی را دیده بودند می گفتند این کتاب شبیه قالی خراسانی است.

دسیسه نموده اند که من را خراب نمایند

دولت آبادی گفت: خبر بد دیگری که به من دادند این بود که کتابم (زوال کلنل) در افغانستان چاپ شده و نسخه اش وارد ایران شده است. به خاطر این خبر بود که می خواستم پیش آقای صالحی بروم. این کتاب میراث ملی ماست. می خواستم به او بگویم جلوی این ضرر معنوی را بگیرید. دسیسه ای درست نموده اند که من را خراب نمایند. کوه را نمی شود خراب کرد. من از دل کویرهای ایران، سلسله جبال جوان پدیده آورده ام. دل کوه می تواند معدن جواهر باشد. دل کوه را می شود کشف کرد ولی کوه را نمی توان خراب کرد.

سخنران پایانی این مراسم نیز سید عباس صالحی بود که در سخنانش گفت: مساله کتاب های پرفروش یکی از بحث های اساسی در ادبیات ماست. من برای استفاده از سخنان دوستان به این جلسه آمدم. سوال این است که آیا برای فروش باید نوشت؟ حوزه و بحث اقتصاد فرهنگ، خیلی بین ما تعریف شده نیست و به این سوالات شفاف پاسخ نداده و نمی دهیم. دیدگاه آقای دولت آبادی یک نگاه است ولی نگاه دیگری هم هست که می گوید، می توان برای فروش نوشت. این یک سوال بالادستی بحث ماست و ما هم باید تکلیف خودمان را با این سوال مشخص کنیم. در حوزه خلق آثار، باید بحث های جدی تری صورت بگیرد و بحث های نظری را اشباع کنیم. بعد در بحث های فرهنگ سازی عمومی وارد شویم و اگر به نتیجه رسیدیم که نوشتن برای فروش بد نیست، وارد فاز فرهنگ سازی در این راه شویم. یعنی فضای اجتماعی را فدای زهدهای اشتباه نکنیم.

وی گفت: دوم این که معیار فروش چیست؟ و چه می شود که کتاب ها پرفروش می شوند؟ ما واقعا مطالعات ضعیفی در این قسمت داریم. طرح این مساله می تواند در حوزه فرهنگ یاری بزرگی کند. من کم دیده ام که در منطق ادبیات علمی، کتاب های پرفروش را تحلیل نموده باشند. این باید آنالیز شود. محور سوم این که کتاب های پرفروش چه طبقه بندی ای دارند؟ طبقه بندی های ما خیلی سلیقه ای است و اصلا علمی نیست. ما حوزه پرفروش ها را در یک طبقه بندی علمی قرار نداده ایم. این هم یک سوال اساسی در زمینه پرفروش هاست. سوال چهارم این است که آیا از پرفروش ها حمایت بشود یا نشود؟ در این زمینه حتی واژه ها هم سلیقه ای هستند و گاهی واژه ها چیزی یا کسی را پس می زنند و تحقیر می نمایند. بالاخره آیا از کتاب های پرفروش حمایت کنیم یا نکنیم؟ منظور هم حمایت مادی و هم معنوی است.

چند دهه تاخیر داشته ایم

معاون فرهنگی وزیر ارشاد گفت: سوال دیگر این است که آیا این مرز را که بین ادبیات عامه پسند و غیرعامه پسند وجود دارد، می توان برداشت؟ این مرز باعث شده این 2، مانند 2 فضای فراوریی جدا در جامعه، 2 جامعه اجتماعی و مخاطب جدا داشته باشند. آیا می شود به یک تعامل فعال تر فکر کرد؟ می شود وارد یک مصاحبهی فعال شد؟ در داخل همین طبقه بندی، آیا این 2 گروه باید همدیگر را برانند؟ این به آن بگوید تو مبتذل هستی و آن به این بگوید تو رانتی هستی؟ آیا می توانیم به تعامل خلاق بین این 2 فکر کرد؟ این بخشی از سوالاتی بود که در این برنامه به وجود آمد. وقت برنامه گذشته است و زمان زیادی نداریم. شاد شدم که می خواهد یک بحث جدی در بگیرد که البته در این زمینه چند دهه تاخیر داشته ایم. ادبیات ملی را باید پیش برد. این جلسه را می توان به عنوان جلسه مقدماتی دنبال کرد و از آن، راه حل های نهایی بیرون آورد. توقعی که از بنیاد ادبیات داستانی می رود، این است که در بعضی مسائل به پاسخ سوالات نزدیک شوند. در خصوص صحبت هایی که خانم حمزه لو در جلسه مطرح کردند، مساله حق انتشار در داخل کشور قابل پیگیری حقوقی است.

صالحی گفت: در خصوص بررس های ارشاد هم مسائلی مطرح شد. اشکالاتی که دوستان مطرح کردند، جدی است. به طور اجمالی بگویم که فعلا ضوابط نشر شورای عالی انقلاب فرهنگی، ارجاع قانونی ماست. تا زمانی که اصلاحات لازم منتقل و تبدیل به تبصره قانون نشوند، معیار ما قانون مصوب سال 89 است. یک شکل از ابهام و کژتابی در بعضی از واژگان وجود دارد که موجب می شود بعضی از بررس ها که فکر می نمایند وظیفه شان سخت گیری است یا فکر می نمایند سری که درد نمی نماید دستمال نمی بندند، این گونه که گفتید عمل نمایند. این موضوع از جمله موضوعاتی است که باید در کمیته های مختلف، منتقل کنیم و آنالیز شود تا شفاف سازی شده و بررس ها سلیقه ای عمل ننمایند. بخش دوم این بحث هم برمی شود به دانش و مهارت بررس های ارشاد. شما می دانید که 2 قاضی مختلف بر سر یک موضوع، یک حکم مشابه نمی دهند. در عین حال سعی می کنیم تا به سمت کاستن تنوع دیدگاه ها برویم و از بررس هایی که متناسب و مناسب باشند، استفاده کنیم. در هر دو حوزه طرح شده، شرایط راضی نماینده نیست ولی گام های قابل توجهی برای اصلاح برداشته شده است.

وی گفت: داریم به سمت روان کردن خطا ها حرکت می کنیم. البته توجه داشته باشیم که گاهی هم روایت صادقانه ای از مسائل ممیزی و بررس ها مطرح نمی شود. یعنی به کتابی چند ایراد وارد می شود که چندین ایراد از آن ها واقعا به جا هستند ولی این موضوع طرح نمی شود و در کل تعداد موارد ممیزی بیان می شود.

مورد آقای دولت آبادی پیگیری می شود

معاون فرهنگی وزیر ارشاد در بخش پایانی سخنانش گفت: در خصوص سخنان آقای دولت آبادی هم باید بگویم که ارشاد در این باره مداخله کرد و کتاب های جعلی را جمع آوری کرد. در یک مورد گفته شد که جایی در جاده قزوین و شیراز مشغول جعل این کتاب هستند که ماموران ارشاد برای آنالیز اعزام شدند. مورد اخیری را هم که ایشان در این جلسه به آن اشاره کردند، اگر زودتر منتقل می شد، آنالیز می کردیم. ما آنالیز می کنیم تا کتابی که مجوز و اجازه مولف را ندارد، وارد بازار نشر نشود تا حق مولف و ناشر ضایع نشود. ارشاد نیروی ضابط ندارد ولی کوشش خود را نموده تا این اتفاق برای آقای دولت آبادی و دیگران نیافتد. این مورد هم پیگیری می شود تا عرضه غیرمجاز اثر آقای دولت آبادی در بازار نشر ایران انجام نشود. امیداوریم این امکان برای همه نویسندگان کشورمان پیش بیاید که امکان عرضه آثارشان در بازار نشر کشورمان وجود داشته باشد.

در این برنامه همچنین جواد محقق به بیان سخنان کوتاهی پرداخت.

آژانس مسافرتی: دور زمین | سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده! تور ارزان، تور لحظه آخری، اروپا، تور تایلند، تور مالزی، تور دبی، تور ترکیه

مجله سامی: مجله سامی، وبلاگ نقد و بررسی کالاها و اخبار تولیدات صنایع

منبع: خبرگزاری مهر
انتشار: 18 شهریور 1400 بروزرسانی: 18 شهریور 1400 گردآورنده: 1com.ir شناسه مطلب: 22438

به "اظهارات دولت آبادی در 17 دقیقه حرف حساب، فرصت ندارم فکر کنم دیگران درباره آثارم چه فکر می نمایند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اظهارات دولت آبادی در 17 دقیقه حرف حساب، فرصت ندارم فکر کنم دیگران درباره آثارم چه فکر می نمایند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید