تأملی در پیچ وتاب
به گزارش مجله یک کامپیوتر، خبرنگاران/اصفهان درخت ها و گیاهان همواره زنده هستند؛ حتی زمانی که خشک می شوند و بر زمین می ریزند. حس گرم طبیعت با دست های مهربان بافنده در هم می آمیزد و در قالب بافته هایی به خانه ها می آیند، در کنار ما زندگی می نمایند و به هستی شان ادامه می دهند.
زهرا رسول زاده نمین، با 52 اثر تاپستری، این روزها چشم ها و ذهن های مخاطبان گالری ملاقات را درگیر زیبایی کارهای خود نموده است. شاید شش عاملی را که هانری دولاکروا لازمه آفرینش هنری دانسته، بتوان در نمایشگاه پیچ وتاب پیدا کرد؛ اصالت و ابتکار، نوآوری یا دیدن چیزی که هیچ کس پیش تر آن را ندیده، قدرت فراوری و آفرینش، علاقه، نیروی تخیل خلاق و تأمل است.
به گزارش خبرنگاران، او در بخشی از بیانیه این نمایشگاه و در زیر عنوان دست های آفرینشگر، بافنده رنگ ها و نقش ها آورده است: زیبایی ها را از دل طبیعت به دیوارها می آویزم. درخت ها، گیاهان همواره زنده هستند، حتی زمانی که خشک می شوند و بر زمین می ریزند. حس گرم طبیعت با دست های مهربان بافنده در هم می آمیزد و در قالب بافته هایی به خانه ها می آیند در کنار ما زندگی می نمایند و به هستی شان ادامه می دهند. طبیعت ابزاری می گردد برای ابراز حالات درونی انسان. آسمان بیکران و گسترده؛ زمین سنگین و قهوه ای با درختانی سبز به بلندای آسمان آبی همراه با خورشید تابان، طبیعتی انتزاعی در قالب رنگ های بی شمار و لحظات مختلف. گاه تیره ترین رنگ ها و گاه رنگ های شاد سرشار از زندگی؛ قدرت؛ حس فرایندگی و رویش. نمایشی زیبا از طبیعت در گذر زمان آمیخته از نرمش و هیجان شروع می گردد و بداهه وار رشد می نماید. انتخاب جنسیت در این آثار عواطف مرا به دنبال دارد. طبیعت همواره مرا مسحور زیبایی و عجایب می نماید. دیدن طبیعت تنها یک تجربه ملاقاتی نیست لحظه رویارویی یک منظره امکان حرکت در فضا ارتباطی با تمامی حواس اتفاقات داستانی آثار مرا در قالب بافته های طبیعی به تصویر می کشد.
گفت وشنود این هنرمند را با خبرنگاران از نظر می گذرانید:
تعریف شما از تاپستری چیست؟ و چه چیزی آن را از غیر خود جدا می نماید؟
تاپستری، بافت پودنمایی است که مهمترین شاخصۀ هنرمند بافنده آن، آشنایی با مبانی هنرهای تجسمی و شناخت مواد، شناخت فرم و فضا، شناخت مدرنیسم و مهارت های بافتن، دوختن و گره زدن است.
بسیاری ریشه این هنر را همان بافت ها و هنرهای بیشتر زنانه می دانند. شما چطور؟
ریشه این هنر بافته ها و دوخته هاست و چون از زمان های بسیار دور، کارهای خانه مثل بچه داری، پخت وپز و تمیزی خانه و نگهداری از فضای زندگی، بر عهده زنان بود و آنها، وقت بیشتری را در منازل یا چادرها می گذراندند، بافت و دوخت، جزئی از زندگی و پرنماینده اوقات فراغتشان بود. در مناطقی که زندگی پا زیستی داشتند، این مورد بیشتر دیده می گردد. زندگی پازیستی یعنی زندگی روی زمین بکر، مانند عشایر و کوچ نشینان.
از کی تاپستری را به طورجدی و حرفه ای دنبال کردید؟
از سال 1379، با نمایشگاهی در گالری زنده یاد منصوره حسینی و تشویق های او.
مهمترین و بهترین اتفاق های تجربه های تاپستری برای شما کدام بوده اند؟
آشنایی با مواد طبیعی و گشت وگذار در جنگل و ساحل!
تألیف، پژوهش و نگارش درباره تاپستری هم در کارنامه شما وجود دارد. چه شد که سراغ این نوع کارها رفتید و چه کارهایی نموده اید؟ و چه کارهایی در حوزه پژوهش و نگارش تاپستری پیش رو دارید؟
پس از جستجوهای زیاد و تجربیات فراوان فردی، یافته های خود را مکتوب کردم و تحقیقات بسیاری در این مورد انجام دادم. متأسفانه مرجع فارسی دراین باره نداریم و نداشتم. اساتید هم از دادن اطلاعات سر باز زدند! برای تاپستری، نه کلاس رفتم و نه استاد داشتم، فقط و فقط تشویق های پس از برگزاری نمایشگاه هایم بود. استاد لیلا ثمری، تنها کسی بود که من را کمی هدایت می کرد. شاید همین نبود امکانات و اطلاعات باعث شد من این کتاب را چاپ کنم.
تاپستری چقدر توانسته به عنوان یک رویکرد معاصر در حوزه هنرهای تجسمی جهان دیده گردد و هنرمندان مهم و شناخته شده جهانی این نوع کار چه کسانی هستند؟
در حوزه هنرهای جدید در ایران، واقعاً نگاه فردی و سلیقه فردی بیشتر از نگاه تخصصی و پیش رفتن با فرایند هنر در جهان دیده می گردد. متأسفانه گالری دارها، نگاه خیلی کوتاه و بی ارزشی به این هنر دارند ولی در جهانی خارج، به هر هنری که بتواند به ذهن انسان آرامش ببخشد و جزئی از گذشته و خاطره فرهنگ ها و قومیت ها باشد، ارج گذاشته می گردد. در نیمه دوم قرن بیستم میلادی و در دهه 60، بینال لوزان با صدور بیانیه ای موجبات درک نوینی از هنر تاپستری را فراهم ساخت. بیانیه او می گفت: تاپستری می تواند گلیم بافت نباشد و از هنرها و دست دوزی ها بهره بگیرد و همچنین، همپای هنر مدرن، از فضای گالری ها خارج گردد و در تمامی رشته های مدرن و هنرهای جدید به کار گرفته گردد. مانند: چیدمان (اینستالیشن)، هنر اجرا (پرفورمنس)، هنرهای محیطی (لند آرت) و ... .
برخورد مخاطبان با نمایشگاه تان چطور بود؟
مخاطب کارهای هنری دو دسته هستند؛ یک دسته آنهایی که از کارها صحبت می نمایند و نظریاتشان را چه خوب و چه بد و بیان می نمایند و این خیلی خوب است. دسته دوم هم ترجیح می دهند نظر ندهند تا هنرمند فکر نکند کار مهمی نموده و خارج از گالری، صحبت های خودشان را بنمایند! بخش مهم هر نمایشگاهی نظر مخاطبان آن است. البته من در تمام نمایشگاه هایم سعی می کنم راجع به آثارم زیاد شرح ندهم و اجازه می دهم حس و حال بیننده پاسخی برای کارهای من باشد. بیننده ها در این گالری، اولاً شوکه شده بودند و تعجب می کردند و می گفتند برای نخستین بار است که این آثار را می بینند اما من قبلاً هم این نگاه را در نمایشگاه هایم داشته ام؛ در ساری، کرمان، کاشان و بعد اصفهان.
ویژگی مهم نمایشگاه پیچ وتاب چیست؟
برای کار در این نمایشگاه سعی کردم تنوع بسیاری در تکنیک و استفاده از مواد داشته باشم تا مخاطبان ببینند که می گردد با تمام چیزهایی که در زندگی داریم و چیزهایی که در طبیعت زیر پایمان افتاده یا به عبارتی با تمام چیزهای به دردنخور زندگی، کارهای بسیار زیبایی خلق کرد. فقط کافیست در هنر، مهارت و جسارت کار را داشته باشیم. شاید فهم کارهای من برای مخاطبان سخت باشد. در این گالری همه می پرسیدند این کارها به چه دردی می خورد؟ و وقتی شرح می دادم که قابل شستشو و حمل ونقل آسان هستند و می توان آنها را مانند فرش لوله کرد، تعجب می کردند.
درباره رنگ ها، الیاف و بافت به کاررفته در این مجموعه هم شرح می دهید؟
برخی از الیاف را از کاشان تهیه و آنها را با رنگ گیاهی رنگرزی می کنم. برخی از کارها را که می بافم، پس از اتمام کار با استفاده از سوزن و نخ محکم می کنم. برای ابتدا و انتهای نخ های چله، فقط از چسب چوب رقیق استفاده می کنم و به هیچ وجه ماده ثابت نماینده یا براق نماینده به کار نمی زنم. الیاف، پس از بافتن با نخ های عمودی درگیر می شوند، لابه لای چله ها خشک می شوند و خودشان برحسب ذات مواد، لابه لای زیروروهای چله جا می گیرند و هیچ ترسی بابت رها شدن از بین رفتن یا افتادن ندارند.
ساختارشکنی شما در قاب و چهارچوب برای مخاطب جالب است. این کار شما چه اتفاقی را به دنبال دارد؟
یکی از کارنمودهای هنر مدرن، از بین بردن محدودیت های اجرای آثار هنری است و نخستین ویژگی کار من، حذف هوشیارانه کادر است. هنوز آدم های ما دغدغه نگهداری لوازم مورد استفاده، مخصوصاً آثار هنری را دارند، اما کارهای من بدون قاب و محافظ، آزادانه در فضا قرار گرفته اند. شاید من با آثارم بتوانم این وسواس را از بین ببرم! همواره به مخاطبم این اطمینان را می دهم که نگران نباشد و اگر کار خراب شد، می تواند آن را پس بدهد. همین باعث می گردد که او مشتری همیشگی آثار من گردد.
نمایشگاه پیچ وتاب، مخاطب را به چه چیزی دعوت می نماید؟
این نمایشگاه، مخاطب را با طبیعت آشتی می دهد و گوشه ای از طبیعت بکر را در قالب بافته ها و یافته ها به خانه او می برد.
بوم ایران چه جایگاهی در کارهای شما و از جمله آثار نمایشگاه پیچ وتاب دارد؟
در این مورد، همه بهتر می دانیم که هنرمند مستقل راهی بس سخت در عرصه نمایش و فروش و شناساندن آثارش دارد. خوشبختانه از اردیبهشت سال 1373 که دانشجوی ترم یک بودم، سه اثرم بدون حمایت و یاری کسی به چهارمین بینال سفال و سرامیک راه پیدا کرد و متوجه شدم که باید همواره با خلاقیت هایم و هنرم جلو بروم. در حال حاضر خوشحالم که پس از 25 سال سخت کوشی و برپایی 65 نمایشگاه انفرادی و چندین نمایشگاه گروهی، می توانم حتی به قدر کمی، جلو بروم. تدریس در دانشگاه را از تابستان 1373 در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شروع کردم و این کار تا امروز ادامه دارد. خوشبختانه در تهران فروش خوبی دارم، چون نگاه و دغدغه آنها عوض شده است. همین چند روز، ده ها نفر برایم پیام گذاشته اند که مشتاق دیدن کارها در تهران هستند. فکر نمی کنم فروشی در اصفهان داشته باشم و نه اینکه برایم مهم نباشد؛ با تمام سختی های حمل 52 اثر و نمایش چندروزه روی دیوارهای گالری، بازخورد این نمایشگاه برایم بیشتر مهم است. همین که توانستم نگاه افراد را به دیدن کارهای عجیب و درهم تنیده طبیعی دعوت و حالشان را خوب کنم، کافی است. به احتمال زیاد، این آثار پس از اصفهان با چندین کار دیگر که در تهران باقی مانده، با عنوان نمایشگاه پیچ وتاب 2 به نمایش درخواهد آمد.
منبع: خبرگزاری ایسناگروه ساختمانی آبان: گروه ساختمانی آبان: بازسازی ساختمان و تعمیرات جزئی و کلی و طراحی ویلا و فضای سبز و روف گاردن، طراحی الاچیق، فروش درب های ضد سرقت