من &hellip. یک استارتاپی هستم!

به گزارش مجله یک کامپیوتر، نام چند شرکت را برایتان می نویسم: توکازو، رندگولد، سرنر، کامکست. اینها شرکت های بورسی در آمریکا هستند. حالا به نام چند شرکت ایرانی مشابه که آنها هم در بورس تهران هستند، اشاره می کنم: تکنوتار، تابان هور ، درخشان تهران، گازلوله. آیا می توانید نام بنیانگذاران این شرکت ها را بگویید؟ چیزی به یاد می آورید؟ خیلی به ذهنتان فشار نیاورید، من هم پیروز نشدم. حالا به این سیاهه چند اسم دیگر اضافه کنیم: اپل، مایکروسافت، آمازون، فیس بوک. شک ندارم شما هم مثل من می توانید بگویید استیو جابز، بیل گیتس، جف بزوس، مارک زاکربرگ. چرا ما این نام ها را به یاد می آوریم، اما از آن شرکت ها هیچ نمی دانیم.

من &hellip. یک استارتاپی هستم!

در ارزش گذاری شرکت های سنتی وقتی می خواهند شرکتی را خریداری نمایند، ابتدا سوال می نمایند این شرکت چه مقدار املاک، مستغلات و دارایی های سرمایه ای و غیر سرمایه ای دارد. بعد سوال می گردد چه مقدار پس انداز بانکی دارید. بعد هم سود و زیان و سیاهه اموال شرکت آنالیز و وقتی قیمت تعیین شد، مبلغ پرداخت و شرکت خریداری می گردد. فردای همان روز مالک جدید می تواند مدیرعامل شرکت را بخواهد و بگوید برو یا بمان. حال ببینیم یک شرکت استارتاپی توسط سرمایه گذاری ونچر کپیتال چگونه ارزش گذاری می گردد. اولین مسئله برای سرمایه گذار ارزش های شخصیتی، منش، تجربه و تخصص بنیانگذار شرکت است که در ارزش گذاری سهم عمده ای دارد، سپس تیم آنالیز می گردد که شرکت چند نیروی کلیدی موثرو متخصص دارد. سپس محصول آنالیز می گردد، دیتاها، برند، دامنه و… در نهایت سوال می گردد ملکی که شرکت در آن مستقر است، متعلق به شرکت یا استیجاری است. تفاوت را ببینید، در اولی املاک و مستغلات محور و اولویت ارزش گذاری بود، در دومی انسان به عنوان دارایی ناملموس اهمیت و نقش کلیدی در ارزش گذاری دارد. برای همین شما و من نام جابز، بیل گیتس، بزوس و زاکربرگ را به یاد داریم چرا که بیزینس های آنها اگر پیروز است، به خاطر اهمیت و نقش کلیدی شخص آنهاست. اینجا جایی است که دیگر مالک فردا صبح نمی تواند بگوید به سلامت تشریف ببرید خودمان شرکت را مدیریت می کنیم. اگر چنین گردد، سال بعد شرکتی وجود نخواهد داشت تا به آن افتخار نمایند.

اگر می خواهیم استارتاپی عظیم بنا کنیم، ابتدا باید خودمان را بسازیم، استارتاپ قوی و عظیم؛ انسانی عظیم، قوی، متعالی و متخصص می خواهد. سرمایه گذاری که روی پلتفرم سرمایه گذاری کند، سرمایه اش را باخته است. سال ها پیش جایی از سعید رحمانی بنیانگذار سرآوا خواندم در ابتدای دهه 90 پتلفرم هایی بهتر از دیجی کالا هم وجود داشت، چرا روی این پلتفرم سرمایه گذاری کردید؟ رحمانی در پاسخ گفت من هرگز روی دیجی کالا سرمایه گذاری نکردم! من روی حمید و سعید محمدی سرمایه گذاری کردم.

حرف آخر: نمی دانم تابه حال به جشن ترک اعتیاد رفته اید یا نه. در روزی تعیین برای آنهایی که از دام اعتیاد رسته اند، تولدی می گیرند و هر کدام باید به نوبت بایستند و با صدای بلند نامشان را فریاد بزنند من …. هستم یک معتاد. هر استارتاپی که نام فاندرش(بنیانگذارش) را نشندید، بدانید آن استارتاپ وجود خارجی ندارد. استارتاپ سازمانی، استارتاپ شکل گرفته در یک سازمان دولتی یا خصوصی با اراده معطوف به قدرت سرمایه گذاران با فشار پول هرگز پیروز نخواهد شد. به عبارتی استارتاپ بدون فاندر یعنی هیچ.

روزی به سرمایه گذاری که سهم عمده استارتاپی تازه شکل گرفته را به نام خودش نموده بود، عرض کردم شما باید بخش قابل توجهی از سهام را در اختیار بنیانگذار بگذارید تا ایشان با انگیزه و بدون دخالت مستقیم شما این استارتاپ را بسازد. ایشان با ترش رویی گفت این جوان عرضه هیچ کاری را نداشت. من به او کار یاد دادم و همه سرمایه هم مال خودم است و من بنیانگذار واقعی هستم. امروز دیگر آن استارتاپ وجود ندارد. باید باورکنیم استارتاپ شرکت ایران خودرو یا نفت گل گهر نیست که مدیرعاملش را تغییر دهیم و اتفاقی نیفتد. باید باور کنیم ملاک ارزش گذاری دراقتصاد دنیا تغییر نموده است. در آینده ای نزدیک ما با پول به مریخ نخواهیم رفت؛ ما سوار بر آرزوهای محقق شده ایلان ماسک عظیم در مریخ قدم خواهیم زد.

بانیما: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما

مجله سرگرمی: مجله سرگرمی و گردشگری

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا

منبع: مجله شنبه
انتشار: 18 شهریور 1400 بروزرسانی: 18 شهریور 1400 گردآورنده: 1com.ir شناسه مطلب: 32837

به "من &hellip. یک استارتاپی هستم!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "من &hellip. یک استارتاپی هستم!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید