نامه سرگشاده محمد مایلی کهن برای رئیس جمهور

به گزارش مجله یک کامپیوتر، به گزارش خبرنگاران، در نامه محمد مایلی کهن آمده است:

نامه سرگشاده محمد مایلی کهن برای رئیس جمهور

به نام خدا

نامه سرگشاده محمد مایلی کهن به رئیس جمهور

جناب روحانی رئیس محترم جمهوری

با سلام و احترام؛

در چند روز گذشته در فرمایشات تان اعتراض را حق همه مردم ایران دانسته بودید. یقیناً این مرقومه را از باب اغتشاش و اختلال نمی نگرید، بلکه همان حقی است که جنابعالی به آن قائل هستید و من نیز احدی از آحاد همین مردمی هستم که برای این انقلاب متحد شدیم و نه آشوبگر و اغتشاش گر.

آقای رئیس جمهور در شبی که تصمیم گرفتید به یکباره قیمت بنزین را 300 درصد افزایش دهید قطعاً مردم را محرم ندانستید که برخلاف تمام صحبت هایی که پیش از آن عنوان نموده بودید برنامه ای برای گران کردن بنزین وجود ندارد به یکباره مردمی که همیشه محرم نظام شمرده می شدند، شوکه شوند.

آقای روحانی! قشر زیادی از مردم من در تنگنا زندگی می نمایند و بعضاً از سوی مسئولان محترم عنوان می گردد که آنان از مسائل زندگی مردم باخبرند، اما باخبر بودن تا لمس این تنگناها با پوست و استخوان متفاوت نیست؟

آقای رئیس جمهور! آیا تا به حال برای پیدا کردن یک دارو برای خود و خانواده تان آواره داروخانه ها شده اید؟ آیا تا به حال برای بستری کردن عزیزان تان در بیمارستان ها به مشکل برخورده اید؟ آیا برای خرید مایحتاج زندگی به خرید رفته اید؟ آیا میادین خواروبار و میوه و تره بار را به چشم دیده اید؟ درک مشکل مردم یعنی روبرو شدن با واقعیت هایی که در زندگی مردم جاری است. بدیهی است برای جنابعالی و مسئولین پیدا کردن ارزاق عمومی، دارو و امثالهم معنایی ندارد، چرا که بدون مشکل در اختیارتان قرار می گیرد. یقیناً شما مردم را در جامعه نمی بینید و یا برای خرید نمی توانید به سطح شهر بروید، اما من برای تهیه ارزاق عمومی همانند هموطنانم به نقاط مختلف شهر با وسایل مختلف اعم از اتوبوس BRT، تاکسی، مترو و خودرو شخصی می روم که عموماً با لطف و محبت هموطنانم روبرو می شوم. خصوصاً هنگامی که به میادین میوه و تره بار شهرداری می روم عموماً با عنایت و بزرگواری کارگران زحمتکش میادین روبرو می شوم که می خواهند اجناس بهتری را اختیار من قرار بدهند و من هم با دیدن این همه محبت شرمسار می شوم و عموماً اجازه نمی دهم با من متفاوت از سایر مردم برخورد گردد، زیرا اعتقاد دارم همه باید با هم برابر باشیم، اما هزاران اسف که مسئولین ما خواسته یا ناخواسته از جامعه جدا شده و این جدایی باعث شده است که مسائل هموطنان را نه تنها لمس، بلکه حتی حس هم ننمایند.

جناب روحانی! عنوان فرمودید کسی حق گران کردن کالا و خدمات را ندارد، آیا فقط دولت مجاز به گرانفروشی است؟ آن هم فقط کالایی که در انحصار خودش است و آن هم به یکباره به میزان 50 الی 300 درصد؟

آقای رئیس جمهور! حتی اگر قیمت بنزین 500 تومان افزایش پیدا می کرد چگونه انتظار دارید هموطن شریف من که تاکسی دارد و یا به هر نحوی مسافرکشی می نماید، قیمت کرایه اش را افزایش ندهد؟ از طرفی طبیعی خواهد بود که در کنار افزایش قیمت بنزین نرخ سایر کالاها و خدمات نیز افزایش یابد و دیگر با ناظر، بازرس و ... نخواهید توانست حتی به صورت نمایشی قیمت ها را ثابت نگه دارید. هر چند اگر مدت کوتاهی هم این امر صورت پذیرد آیا ماحصل آن قراردادن مردم در مقابل یکدیگر نیست؟ هر چند علی رغم تمامی نظارت ها و بازرسی ها در طی این نزدیک به دو هفته اغلب کالاها افزایش قیمت داشته است.

آقای رئیس جمهور! با این همه نهادهای نظارتی و بازرسی که بعضاً به صورت موازی هم عمل می نمایند، چرا بعد از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی در انجام بسیاری از کارها عاجز مانده ایم؟ ما که توانایی انهدام موشک را در آسمان داریم آیا واقعاً با این همه سازمان های نظامی، امنیتی و نظارتی نمی توانیم مانع از قاچاق سوخت شویم؟

قاچاق سوخت که قاچاق مواد مخدر نیست تا بتوان آن را در کمترین و کوچک ترین مکان جاسازی کرد و از طرفی مدام ابراز می گردد که یکی از اصلی ترین دلایل برای گران شدن حامل های انرژی قاچاق آن است و مقایسه کردن آن با قیمت برخی از کشورها، اما در نظر گرفته نمی گردد که درآمد سرانه مردم آن کشورها چقدر است و مردم عزیز ما چه میزان؛ چنانچه قیمت بنزین در آن کشورها مثلاً معادل لیتری 10 هزار تومان است، آیا حقوق دریافتی کارگران و کارمندان شان معادل حقوق دریافت هموطنان ماست؟

آقای رئیس جمهور! آیا با گذشت بیش از 40 سال از انقلاب لیاقت هموطنان عزیز ما خانه هایی است که در سرپل ذهاب، ازگله، کرمانشاه و اخیراً آذربایجان شرقی با زلزله هایی همطراز با زلزله هایی که در برخی کشورها کمترین آسیب را برای شان به همراه دارد بر سر مردم عزیزمان آوار گردد و بعد از گذشت مدت زمان طولانی علی رغم همه کوشش های مردم و دولت هنوز با مسائل عدیده ای روبرو باشند.

آقای رئیس جمهور! در این سال ها به گونه ای عمل شده که صاحبان سرمایه و صنایع مختلف به دلایل گوناگون ترجیح داده خارج شوند و یا چنان در پیچ و خم های خود ساخته تصریح در امورشان ناگزیر به زد و بند با برخی از اشخاص و شرکت های دولتی و بانک ها شوند و سپس به خاطر همین زد و بندها متهم و زندانی شوند. به راستی چگونه می گردد که بی حد و حصر و بدون هیچ برگشت و بازخواستی پول مردم در اختیار برخی از افراد قرار گیرد که هموطن ما هم نیستند، اما برای بازسازی سکوهای استادیوم شهیدعضدی رشت و شهید پیشگاه هادیان انزلی با گذشت بیش از دو سال عنوان گردد که اعتبارات بسیار محدوده شده است و به همین لحاظ هنوز در مراحل ابتدایی آن باشد؟

آقای رئیس جمهور! من نه سیاسی ام و نه من بعد در هیچ انتخاباتی اعلام موضع خواهم کرد، لذا حرف من سیاسی و یا با اغراض سیاسی نیست، اما آیا در سال های پس از انقلاب هیچ تصمیم اشتباهی چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی گرفته نشده است که فقط عنوان گردد که اشتباه بوده؟ فقط به مردم اعلام می شد که اشتباه کردیم، حتی احتیاج به عذرخواهی هم نبود.

آقای رئیس جمهور! چرا یک روز می گوییم خس و خاشاک و یک روز می گوییم اغتشاش گران عددی نیستند؛ آیا این افراد هموطن ما نیستند؟ آیا اگر درست عمل می شد طی این سال ها از خس و خاشاک و اغتشاش گران کم نمی شد؟

آقای رئیس جمهور! در ناآرامی های اخیر به هر طرف که آسیب وارد شد و یا خدای نا نموده جان هر کسی به مخاطره افتاد و یا از دست رفت، هموطن ماست.

آقای رئیس جمهور! بعد از تصمیمات برای افزایش قیمت بنزین هر که بگوید قیمت اجناس یا خدمات اضافه نشده و یا نخواهد شد یقین بدانید نه دوستار شماست و نه ملت. تنگناهای زندگی مردم هر روز بیشتر و بیشتر می گردد. امروز هم دیر است، اما تا دیر نشده به داد مردم عزیز، دوست داشتنی و نجیب مان برسید و اگر تصمیمات تان اشتباه بوده آن را اصلاح کنید.

چون ایران نباشد تن من مباد

محمد مایلی کهن.

منبع: خبرگزاری مهر
انتشار: 23 دی 1398 بروزرسانی: 27 فروردین 1399 گردآورنده: 1com.ir شناسه مطلب: 18070

به "نامه سرگشاده محمد مایلی کهن برای رئیس جمهور" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نامه سرگشاده محمد مایلی کهن برای رئیس جمهور"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید